🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
(۱)
انتظاری کشنده رسوخ کرده
میان کوچهها…
…
آه از نهاد مردمش بلند است
تا،،،
قدوم مبارکت
سنگفرشهای شهر را نبوسد!
(۲)
پای درخت افتاد؛
–سیبِ فاسد!
فرجام همنشینی با نااهلان بود،
–به کِرم دل بستن!
(۳)
خسته از کویر
به کدامین باران
پناه باید برد؟!
–وقتی خشکسالی چشمم
قِدمتش؛
به ماقبل کوچ ابرها
–بر میگردد!.
#زانا_کوردستانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
بهمن 7, 1401
زانای کوردستانی عزیز
خوش درخشیده اید…..آینده ای بس روشن پیش رویتان است…..من بیهوده حرفی نمی زنم.پنجاه سال سابقه ام در شعروادب پارسی چنین برداشتی برایم دارد.
پاسخ
بهمن 8, 1401
سلام و درود استاد
صبح و روز شما بهشت
دم و دل شما گرم که به سپید سرایان دلگرمی میدهید و سپید را مورد لطف قرار میدهید
پاسخ
بهمن 9, 1401
دستبوس شما هستیم حضرت استاد
پاسخ
بهمن 8, 1401
سلام
.روح استاد وندادیان شاد که پدرانه مارا نواختند و شعر در کاممان ریختند
پاسخ
بهمن 9, 1401
روح آن پدر ارژمند شاد باد…
پاسخ
بستن فرم