🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۷/۰۹/۲۸ |
| تعداد شعر: | 928 |
| تعداد مطالب: | 566 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۲۳ |
(۱)
دریا دور بود وُ ماهی،
به تنگ کوچک‌اش دل بست.
دیگر باور نکرد،
–قصهٔ دریا را
(۲)
به اشک چشم آبیاری کرده‌ام
مزرعه را…
وعده را،
–درو کن!
(۳)
عجب زمین بایری
حتی رمه‌های گوسفند نیز
در آن نمی‌خورند،
–ذهنم را…
#زانا_کوردستانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
آذر 22, 1401
درود بر شما جناب فلاحی عزیز
زیبا ست
زنده باشید
💐🙏👏👏👏🌹🌷
پاسخ
آذر 22, 1401
درودبرشماجناب فلاحی.
زیبابودوقابل احترام وتامل.
🌺🌺🌺
پاسخ
آذر 22, 1401
زانا گیان ، وه کاروباری سازینی مه فهووم زور باشی
حه ز که م توزیگ وه ” صووه ری خیال ” فیر بوی
پاسخ
بستن فرم