🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وارِش دِوارِه وارِنِه دل وَرنِه . شونِه دل
اَی بی قِرار بونِه، عَجِب زار بونِه دل!
چِشمون اِشانِه دل رِه که تا آسمون شیِه
یعنی گِمون نِدارنِنِه دیگه بَمونِه دل
رنگین کمون هِنیشتِه اِسا، وارِشِ کَشِه
خوانِه(خانِه) بیِه شِه خوشگِلِ شعرِه بَخونِه دل
دل، عاشقونه خونِّشِه سَر دِنِّه تا خدا
یعنی که شونِه تا به خدا، عاشقونه، دل.
قالب: غزل * زبان: طبری * شاعر: محمدعلی رضاپور
☆☆☆☆☆☆
باید گریست
بر آتشی
که خاکستر را می بوسد
قالب: کوتاه * زبان: فارسی * شاعر: سیاوش آزاد
☆☆☆☆☆☆
و من نع دلیلین نن
بو صفالی سحر دع
کی یاقیش دا وریپ
آینامیام
پنجره نی آچیم
بو هاوادان، لذت آپاریم
قالب: کوتاه* زبان: آذری * شاعر: محمد حسنی
☆☆☆☆☆☆
طرح ابنیه بود
سازههایِ چشمانش
که درگیر میکرد
نقشچینهای سفالی را
با منبتهایِ دستانش
قالب: کوتاه* زبان: فارسی* شاعر: محبوبه سرجوقیان
☆☆☆☆☆☆
روزگار نادِه تَشی مِن ریشه جونم
باد اِوید از جا دِرِردِه مِه بهونُم
تو که رَهدی ای بَوِه دی نیگِرُم لیز
دی بِهارِ جونِ مو وابیدِه پاییز
دَردِ تِهنایی بَوِه چی نِشتِ مارِه
هَر کِسی بِئوسِه نَبینِه تَهلِ خوارِه
بعدِ تو سی کی بِگوم شعر و بِخونُم
خوم کُنُم دُندالِتِه نیگَردِه زونُم
هونِه بی تو سَرد و سورِه تَش نِدارِه
بَعدِ خوت دی هیچ کسی دِل خَش نِدارِه
کاش ایمَندی تاکه سایَهات مِن سَرُم بی
کاشکه دَستِت سَرپِناه آخَرُم بی
کاش ایبُردی کُرِت سی کَهخُدایی
کاشکه ایکِردی وَرِس رَختِ دُوایی
سَر مَزارِت تا وِه کِی هِی وا زَنُم زال
تا وه کِی هِی وا بِخونُم سی تو دُندال
تا وِه کِی وا قاوِ عَکساتِه بووسُم
مِن تَشِ دیریِ تو تا کِی بِسوسُم
قالب: غزل * زبان: لری بختیاری * شاعر: بهاره کیانی قلعه سردی
☆☆☆☆☆☆
بومی زبانی هستم
که الکن است
از ناگفته ها
قالب: چامک* زبان: فارسی* شاعر: محمد عالمی
☆☆☆☆☆☆
ته که دوندی …
ته که دوندی بی ته از پا کفمبه
درسی لوج بومبه صحرا کفمبه
ته که دوندی اگه بوری نگردی
تیساپه لینگی ته همرا کفمبه
قالب: کوتاه* زبان: طبری* شاعر: میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا
☆☆☆☆☆☆
پ ن: با درود به دوستان، و ضمن سپاس از شرکتکنندگان، نمایش اشعار در این صفحه به ترتیب ورود به صفحۀ کارگاه هشتم (ویژه گرامیداشت روز جهانی زبان مادری) است. از اشعار دوستانی که بیش از یک شعر ارسال کرده بودند؛ یک شعر توسط برگزارکننده انتخاب شده است.
لینک صفحه کارگاه هشتم:
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (10):
اسفند 16, 1400
درود بر شما
کار بسیار ارزشمندی انجام داده اید
زبان مادری من نائینی است.منشأ گویش نایینی از زبانهای اوستایی و فارسی باستان است و در لهجه های مختلف آن می توانید ردپای زبان پهلوی را پیدا کنید. جزو زبانهای در حال انقراض است چرا که والدین نائینی تمایل دارند فرزندانشان به زبان فارسی صحبت کنند. یک نمونه شعر همراه با ترجمه تقدیم می کنم:
آخودا سلام سلام صَتّا سلام
آخودا وِل تا اُواجی چِن کلام
قربونی خلقت و کارُت آخودا
قربونی حکم ُ مرامُت آخودا
آدما چقد خُی هِم فرق دارِن
یه تیره پُر کار ُبعضی بی عارِن
یه پاره حسودُچشی شور دارن
یه پاره شی دست و دل واز سینه بی غرور دارن
یه پاره از پر خوری لُپ گُلی ین
یه پاره خُی سیلی گل ری لپ دارن
یه پاره از خوشی تنگی تِل دارن
یه پاره از وشکی دل تنگی دارن
یه پاره شِو چشو دیمو نه وَسن
یه پاره کیومبشی مَسه ولی عقل کَسِن
یه پاره خُی پارو پیل بالا گیرن
یه پاره یه تیکه نو را عِرضُشی جلو تارن
یه پاره مثلی کنیزی حاج باقر غُر غرو ون
وسکی اند و او ویزن مثلی جنابی سُم دارن
اگه مال دار بی واجن شو دز زایه
اگه نه واجن خولاف کار بیه گو پیل ندارن
آخودا دسُّم ایگیر قربونی تو
اگه دی زیمین همش گناه کارن
هر چقد گناه داری ایبخش تو دی ماهی عزیز
آدمایی دی زومون هر چی شی وا حرف برآرن
مروضا زیمینی بندیگی وَ بوس
بعدی دی اوشو کیه دِ گُرده ووس
شاعر: ناشناس
ترجمه:
خدایا سلام، سلام، صدتا سلام/ اجازه بده چند کلمه با تو بگویم
قربون خلقت و کار تو / قربون حکم و مرام تو
آدم ها چقدر با هم تفاوت دارند / عده ای پر کار و بعضی بی عار و دردند
بعضی حسود و چش شورند / بعضی قلبی صاف و دستی باز دارند
بعضی از پر خوری لپهاشون گل انداخته /بعضی با سیلی گل روی لپشان نشسته
بعضی از خوشی و پر خوری شکم درد دارند / بعضی از گرسنگی دل تنگند و نا خوشند
بعضی بد برخورد و عبوس اخمو هستند /بعضی کله های بزرگ ولی عقلی کوتاه دارند
عده ای پولشان از پارو بالا می رود /عده ای برا ی یک لقمه نان ابرویشان را کف دست گرفته اند
عده ای مانند کنیز حاج باقر غر و لند می کنند / از بس دوندگی می کنند گویی از نژاد سم دارانند
اگر مال داشته باشی می گویند دزد است /اگر نداشته باشی می گویند راه خلاف رفته که بی پول است
خدایا دستم را بگیر / اگر تمام زمینی ها گناهکارند
هرچقدر گناه دارم در این ماه عزیز ببخش /هر چند مردمان زمانه می خواهند حرف در بیا ورند
محمد رضا زمین را به بندگی خدا ببوس (سجده کن)/ بعد با دلی آرام برو خانه
پاسخ
اسفند 16, 1400
شعری از شاعر معروف نایین
آقای محمد علی رزاقی:
اُوشُو رَدی کار شُو وَچَه جون گُه وبگاری نِنگوتَارَه
هِر کُی گُوکار نَدَارَه تو زندیِگی هُه ویچارَه
هر کی آبروش وَسَه هَرگز ویگارهَنا نیگه
هِر کی و یگار هَنیگه هِم تنبل و هم بیکاره
کار اوین چقدر جوهون مرَه از شِو تا سِحِل
خُو وچَشمُش نارسَهَ شِواَ تو اَریِ ریگاره
بورایی نیمن دینَه ویِسمنی ورکول ایگیره
گِندما اَری بیره آرت از تو اَر بر اوُتاره
شِعری نایینی جوهونو هرکی بیلد ُبو اُوُواجَه
دِل وَده ایوین گُه رزاقی چُو طُوری هِنگارَه
ترجمه:
ای پسرجان دنبال کسب کار برو که بیکاری مایه ننگ و عار است
هر کس آبرویش را دوست داشته باشد هرگز بیکار نمی نشیند
هر کس بیکار بنشیند هم تنبل می شود و هم بیکار می ماند
کارها را ببین چقدر ارزشمند است که آن مرد از سر شب تا سحر
در آسیاب «ریگاره» (آسیابی در محمدیه نایین) خواب به چشمش نمی رسد
برای نیم من دست مزد بار بیست منی بردوش می نهد
گندم ها را به آسیاب می آورد و آرد را از آسیاب بیرون برد
شعر نایینی را مشاهده کن که هرکس بلد باشد بگوید چقدر نیکو است
دل بده به رزاقی و ببین که رزاقی چطوری صحبت می کند
☺️🌹💐
پاسخ
اسفند 16, 1400
درودها جناب اصلانی گرانقدر
سپاس بسیار از مهر حضورتان
و سپاسی دیگر و بیشتر برای همراهی ارجمندتان با این همایش
🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏
پاسخ
اسفند 16, 1400
گُوگُومِه بارو بارو سَگرا خامُو بُویُوره
آفارو هیمنِه باسُو خَتبَه بامُو بُویُوره
نَچَه خَرَزنَه بامی کَچمَه عیان نِراسِ
هِمیا آهیمِه بارِه کِمیّه ناقُو بُوُیوره
سلام و درود
حقیر ایرانی نیستم اما برای همراهی با این برنامه و صاحبخانه بسی محترمش مزاحم شدم. حقیر مدتی در دهی از توابع ملایر زندگی میکردم که زبان محلی اون عزیزان را یادگرفتم. این ناچیز را به زبان محلی آن عزیزان تقدیم میکنم
ترجمه:
اگر دخترت را به من ندهی
چرخ و فلک میچرخد
چشمانم به در سفید میشود
تا وقتی تابوتم روی دوش آدمها بچرخد
پاسخ
اسفند 16, 1400
درودها استاد لاهیجی گرانقدر
سپاس بسیار از مهر حضور و همراهی ارجمندتان در این همایش
🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏
پاسخ
اسفند 16, 1400
سلام و عرض ادب بانو نوری گرانقدر
درود و سپاس از نشرِ مجدد اشعار
پاسخ
اسفند 16, 1400
سلام بانو سرجوقیان عزیز
سپاس بسیار از مهر حضور و همراهی ارجمندت در این همایش
🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏
پاسخ
اسفند 16, 1400
درود و سپاس از شما بانو نوری عزیز🌹
..
تورکی ای یاقوت رخشان! «به مناسبت فرارسیدن روز جهانی زبان مادری»+——————+
تورکی ای یاقوت رخشان، ای زبان مادری!&
آفتاب پر فروغ سرزمین خاوری.&
واژگانت قدسی اند و بوی جنّت می دهند،&
سر فرود آرد به پایت، ارمنی، عبری، دری.&
صفحه ی تاریخ با الفاظ تو آغاز شد،&
با تو بنیان شد قلاعِ دانش و دانشوری.&
زینت دیوان اشعاری و کنز نظم و نثر،&
کان علم و دانشی و معدن سیم و زری.&
مرو و استانبول، باکی، تبریز، ری، ملک تواند،&
اهل قم، قزوین و کرکوک و اراک و قشقری.&
از پکن تا رُم خلایق پاسداران تواند،&
جایگاهت سینه ی تورکان روم و آذری.&
مادرت تبریز بالیدست و می بالد به تو،&
گوهرِ گوهر فروشان و طلای زرگری.&
یادگار شهریاران عدالت پیشه ای،&
نغمه ی شیرین اسماعیل شاه و سنجری.&
با تو غرّیدند بر دیو ستم سردارها،&
مامِ میهن را دژی، سدی، حفاظی، سنگری.&
حکمت شیخ الرّئیسی، دانش ملّای روم،&
بر گلوی یاوه گویان ذوالفقار حیدری.&
این زبان شرمنده از توصیف اوصاف تو است،&
کی برآید صفرسرباز از پس سرلشکری.&
اصلی و لیلی و شیرین جمله شاگرد تواند،&
در کلاس دلربایی، در کلاس دلبری.&
نازنینا، دلبرا، با این همه فضل و کمال،&
شک ندارم مثل شاعر زاده ی شهریوری!&
انکه در مکتب ندادت راه می داند که تو،&
یک سر و گردن ز همنوعان خود بالاتری.&
کی تواند دید خودخواه دغل فرّ تو را،&
خودپرستان را هنر؛ نادانی است و بربری!&
می دمد بر بوق و کرنای نژادش آن حریف،&
بل بیابد بر جمیع اهل عالم سروری!&
لاف زن را گو”عمو! تبریز من، زان من است،&
صبرکن، آهسته ران قدری، مگر سرمی بری!”&
گرچه از تیغ حسادت پیکرت خونین شده،&
کوری چشم حسودان همچنان تاج سری!&
این شعررا به مناسبت فرارسیدن روز جهانی زبان مادری
از اقای رفیعی ست
پاسخ
اسفند 16, 1400
درودی دوباره جناب حسنی گرانقدر
و سپاس از همراهی ارجمندتان در همایش گرامیداشت زبان مادری
🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏
پاسخ
اسفند 16, 1400
سلام و درود و سپاس فراوان، خدا قوت
پاسخ
اسفند 16, 1400
درود جناب رضا پور گرانقدر
سپاس از مهر حضور و همراهیتان در همایش زبان مادری
🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏
پاسخ
اسفند 16, 1400
سلام متشکر زنده باشید
پاسخ
اسفند 17, 1400
درود جناب آزاد گرانقدر
سپاس از مهر حضور و همراهیتان در همایش زبان مادری
🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏
پاسخ
اسفند 16, 1400
سلام بر گهربانوی شعر پاک
سپاس از زحمات شما بزرگمهر
نوع شعر: خوشه اي يا متغيّر
گريه بس كن،
كه من از كوي سحر مي آيم
شاد زي دخترِ گل،
با بهارانم و با موجِ خبر مي آيم
خبري هست پسِ پرده ،
كمي صبر ،
سحر مي آيد
«
چشــم زخمي زده بر پيـــكرِ ماهت، چشمي
كرده آزرده عجـب چشـمِ سياهت!! ، چشمي
صبر كن، زخم تو را دست دلِ من به دعاست
از خـدا باد … شود پشــت و پناهت، چشمي
»
گريه بس كن
خطر از گوشه ي چشمِ تو گذشت
چه دعايي ز دل عاشقِ ديوانه ي چشمِ تو گذشت…!!
صبر كن،
مژده ي ارباب نظر مي باشد:
«شب به پايان شد و غم مي رود و
موسم شادي در راه…»
«
عشق خوانيِ سحـر مي شــنوم، باور كن
رونق از عشق و هنر مي شنوم ، باور كن
من نه از خـود سخني گفته، خدامي داند
نغمـه از جاي دگــر مي شـــنوم، باور كن
پاسخ
اسفند 17, 1400
درود استاد خراسانی گرانقدر
سپاسگزارم از مهر حضور و همراهی ارجمندتان در این همایش
🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏
پاسخ
اسفند 17, 1400
درودها مهربان بانو فریبا نوری عزیز
روز جهانی زن را خدمت شما و تمامی بانوان
پاکِ سایت پاک تبریک عرض می کنم .
مانا باشید به مهر
🙏🌹🌱
پاسخ
اسفند 17, 1400
درود بانو جلیلپور عزیز
متقابلا روز جهانی زن را خدمت شما نازنین و همۀ بانوان اندیشمند و پویا تبریک عرض میکنم.
🌷🌷🌷🌷
پاسخ
اسفند 19, 1400
درود بیکران بانوی گرانقدر
بسیار زیبا و دلنشین و ژرف می سرایید
قلمتان سبز ،اندیشه والای شما زلال ابدی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اسفند 19, 1400
درودها بانو نوری
کاری بسیار زیبا و ارزشمند انجام دادید
موفقیت و سلامتی براتون آرزومندم
🌷 🌷 🌷
پاسخ
اسفند 19, 1400
دروها استاد نوری عزیزم
به به ! چه کارگاه ارزشمندی دستمریزاد و خداقوت
👏👏👏👏👏
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اسفند 20, 1400
درودها و مهر ادب و ارادتم…. 🌺
سپاس ویژه از زحمات شما برای برگزاری این همایش بومی ….
🌹🍃🌸🙏
پاسخ
اسفند 27, 1400
موفق و موید و منصور باشی نوشیدم از زلال اندیشه ی نابتان زنده باشی و سر بلند🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌺🌺👏👏
پاسخ
بستن فرم