🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
میپرسی ومیگویمت اهل کجایم
از مهدِ علم ومعرفت ایران سرایم
چادرنشینِ دشتِ سرسبزِ شمالم
میبالم از این سرزمینِ بی مثالم
من مرزدارِ خطّهء گرمِ جنوبم
همصحبتِ امواج وهمراهِ غروبم
ازشرقم وفرزندی از قومِ بلوچم
ایرانی وبیگانه با افکار پوچم
کٌردیم واز غربیم واینجا ریشه داریم
این سویِ ایران را سراسر پاسداریم
گٌلچینی از قومِ بزرگِ آریایی
تٌرک و لٌر و تازی به مهر اندر سرایی
ما قدمتی دیرینه در فرهنگ داریم
باجهل و تاریکی همیشه جنگ داریم
میل قلم داریم و بیزار از ستیزیم
از محضر درس تعصّب می گریزیم
اندیشه های سبزمان روئیده از خاک
از بد بدی خیزد ز نیکی نیک پژواک
هر روز و هر شب دستهامان سوی ایزد
فرما هدایت هرکه با ما می ستیزد
با اینهمه هر دست بر خاکم طمع کرد
شد آشنا با تیغِ زهراگین و با درد
جلال پورسلیمانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
بستن فرم