🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
غزل چهار پاره
١
می روم با جنودِ آزادی
با سلام و درودِ آزادی
گریه بس کن، ستاره می خواند
دخترم این سرودِ آزادی
٢
مقبرم پُر ستاره از چشمت
می زند نقشِ رودِ آزادی
در نمادینه ی شعور و شعر
دیده ام من، نمودِ آزادی
٣
فرشی از نوعِ شعر می بافم
باشد از تار و پودِ آزادی
نقش آن نادر است و می خوانی
فتحِ دل با جنودِ آزادی
٤
فرِ فرهنگِ بوسه از دفتر
خط زد او، بر نبودِ آزادی
عاشقی کن، تحجر از پا شد
تا نشد او به سودِ آزادی
٥
طارق آورده از خراسانی
دفتری ، با سرودِ آزادی
با غزل چار پاره، بدرودم
زهره دارد، به رودِ آزادی
14 دیماه 1393
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):