🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
برایت شعر آوردم , چرا سر در گریبانی ؟
مگر اندوه جانم را تو از چشمم نمیخوانی؟
نشستم گوشه ای تنها برایت شعر میخوانم
جهان هرگز نمیفهمد چرا امشب پریشانی
درون دفتر شعرم , دوباره برف میبارد
سکوت لال پاییزم , تو هم یکسر زمستانی
گرفتار غزل گشتم , دعاهایت اثر کردند
مداوم سرد و تاریکم , درون خویش زندانی
چرا باید چنین باشد چرا من را نمیفهمی
تو حالا کل این جانی چرا از خود گریزانی ؟
همین جا توی این شعرم , تو را دیشب بغل کردم
تو را اندوه عریانم که حالا کل این جانــــــــــــی
برایت ساده میگویم , حکایت همچنان درد است
خزانی تا ابد زخمی , سکوتی سرد و طولانــــــــــــــــــی
سمانه تیموریان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (13):