🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
…
حال و روز بدی دارم
دست و پا میزنم انگار
توی کابوس تبداری
در کمین زنی بیمار
قلب من تکه سنگی سخت
حفره ای سرد و تو خالیست
کوه پیری که میداند
لانه موش بد حالیست
میروم تا خودم امشب
تا زنی ساکت و سرسخت
تا من بی جهت غمگین
شاعری تا ابد بدبخت
خودکشی میکنم هر شب
با غزل توی چشمانش
با طنابی که میرقصد
توی آغوش عریانش
میکشم روی دوش خود
بار غم های عالم را
یک نفر کاش میپرسید
گاه و بیگاه حالم را
حال من را نمیفهمی
در سرم لاشه ای بدبوست
نعش بی جان شعری که
زیر و رویش پر از جادوست
پچ پچی پشت این شعرست
تهمتی ناروا تا تن
عطر آغوش ملموسی
تا پریشانی این زن
#سمانه_تیموریان اردیبهشت1402
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
اردیبهشت 30, 1402
درود بر شما مهربانو
زیبا سروده اید
💐💐💐💐💐🌿🍃
پاسخ
اردیبهشت 30, 1402
عرض سلام.
ممنون از توجه تان
پاسخ
اردیبهشت 30, 1402
سلام و درود و خدا قوت
زیبا سروده اید. وزن، متغیر می شد.
پاسخ
اردیبهشت 30, 1402
عرض سلام.
مچکرم.
پاسخ
اردیبهشت 30, 1402
سمانه خانم عزیز.درود و دستمریزاد.با خوانش شعر جوششی تأثیرگذارتان حال دلم دگر شد.
پاسخ
اردیبهشت 30, 1402
ممنون بابت تبریکتان. شاد و سلامت باشید استاد گرامی.
می آموزم در محضرتون
پاسخ
اردیبهشت 30, 1402
سالروز تولدتان را (اگر چه چهار روز دیرتر) صمیمانه تهنیت می گویم و برای شما و نازدانه دخترتان بهترینها را آرزومندم.
پاسخ
اردیبهشت 30, 1402
عرض سلام استاد عزیزم.
کوچکنوازی میکنید استاد
پاسخ
اردیبهشت 30, 1402
درود فراوان.
بسیار زیبا بود. لذت بردم. ⚘
پاسخ
خرداد 6, 1402
سلام. خیلی ممنونم
پاسخ
بستن فرم