🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 برف

(ثبت: 224601) فروردین 11, 1399 
برف

 

برف
در زمستان برف خواهیم شد
و روی شاخه‌ ها خواهیم بارید.
یکرنگ خواهیم شد و شاخه‌ های پژمرده را همدم.
سپیدخوانی خواهیم کرد، شعرهایی که روی زمین افتاده‌اند،
به درازای تمام شب برفی.
و شاید دعای پنهانِ گنجشکی باشیم که در پهنای صدایش، سرخ می خواند، زندگی را.
بلند خواهیم کرد دست های خسته ای که روی زانوها قفل شده.
همیشه پشت دیوارهای قدیمی، شاخه های جامانده‎ ای رهگذران را صدا می کنند
تا چیزی بگویند.
گویی دست زمستان، پرنده می شود و شاخه ها، نردبان آسمان می شوند.
شاخه هایی که در گوش شان، کلماتِ نخستینِ رویش تکرار می شود.
از میان خطوط روشنی برف ها که بگذریم،
لحظه های روشنی در حال تکان خوردن است، در جنبش سکوت خواب های یخ زده.
وقت آن است که صدای برف را بشنویم.
و شادمانی ریز زالزالک هایی که زیر برف فرسوده، خمیازه عمیق زیستن می کشند.
گویی بهار در ادراک عمیق ‏شان، آهسته سر می ‎جنباند.

معصومه محمدی سیف

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. علی معصومی

    فروردین 11, 1399

    🌿👏👏👏

    • فروردین 11, 1399

      سپاس از محبت شما بزرگوار
      🌺🌺🌺🌺

  2. محمد رضا درویش زاده

    فروردین 11, 1399

    احسنت 👏👏🌺🌺

  3. مینا یارعلی زاده

    فروردین 12, 1399

    🌹🌹🌹

  4. محمدعلی رضاپور

    فروردین 21, 1399

    درودتان گرامی!
    در پنجمین کارگاه ادبی سایت، منتظر نظرات ارزشمندتان هستیم:
    http://sherepaak.com/225005/—

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا