🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
داسی هولناک وُ گُنگ
کابوسی شد که،
به کمین گل رفت …
و سَر زد
در صبحی تازه دمیده
غنچه ای نو شکفته را!!!
آه…
به کدامین گناه؟!
مگر عاشقی
در اندرونی ی سیاهت
جُرم بود؟!
در تاریکخانه ی ذهنی پلید
–کارتُنک بسته از جهل!
گلبوته ای معصوم
وجودش را،
به شقاوت داس سپرد…
داسی که
قرار بود
گندم های مزرعه را بچیند!
آه…
اعجازِ باغی سر سبز
در زمهریرِ زمستان
چال شد!
ای ناباغبانِ ابله- کافر:
کافر تر از آنم که
“انسان”ت بدانم!
تو هنوز خدایگانِ منی…
اگرچه،،،
دستهای معجزهگرت
به کار نیست!
#لیلا_طیبی (رهـا)
#هاشور_در_هاور
حاصل باغت را
چرا پَر پَر کردی؟
گردنت بشکند!
نفرین بر تو ای کابوسِ مرگ!
تو،،،
پدر،
نیستی!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
مرداد 31, 1399
🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 2, 1399
درود و ادب جناب رضاپور ارجمند
🙏🙏🙏🙏🙏🌹
پاسخ
شهریور 11, 1399
درود استاد فلاحی ارژمند
اشعار و مطالب زیبایتان ستودنی و قابل تامل است
دستمرززاد
پاسخ
بستن فرم