بلیط

سلام فاضله هاشمی عزیز
به نظر من ایده در نیامده. مثلا این که چرا گوینده با این که مفرد است باید “چند” بلیط بخرد چندان روشن نیست آیا منظور گوینده سالهای عمر است و رفتن به تماشای بهاران پیش رویش در عمر که نمی داند بالاخره در یکی از آن ها “اردیبهشت” هم خواهد بود یا عمرش به دیدن چنان بهاری قد نخواهد داد؟
به زعم من این برداشت، محتمل ترین است که ایده ای زیبا و قوی و به شدت انتقادی است چون در پس زمینه، احتمال دیدن بهار بدون «اردی بهشت» را قوی تر می بیند. اما این ایده در شعر در نیامده و نیاز به کمی تراشکاری دارد این شعر.

فاضله ی عزیز
من گمان می کنم خط سوم حشو است وهمان دو خط اول کافی بود که به صورت پرسشی بیاید .

درود فاضله هاشمی عزیز
با توجه به آنچه در پاسخ نقد نوشتید به نظرم نگاهتان به ایده ای که در ذهن من شکل گرفت بسیار بسیار نزدیک بوده
هسته ی معنا در برداشت من و توضیح شما: جستجوی اردیبهشت در بهار است و پس زمینه این جستجو عدم حضور اردیبهشت در بهار است که دیدار آن را از لطف تهی می کند.
حالا که خود شاعر هم این ایده را تایید نموده می توانم با قطعیت بگویم که شعر تراشکاری بیشتری لازم دارد و ایده در نیامده.
🌷🌷🌷🌷🌷

َسلام دخترم

بهاری نیست
هرجا می روم
فصل زمستان است
خدارا
معجزت باید…

در پناه خدا 🌹

احسنت،
خوشحال ام که به سرایش سروش می پردازید.
هماره اردیبهشتی باشید🌿🌹🌹🌹🌿