🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بوطیقایِ مادر

(ثبت: 255517) بهمن 7, 1401 
بوطیقایِ مادر

 

زلُالا کلیشه‌ٔ چشمانم
جا مانده در سالِ کبیسه
حالا مشکوکم
به سال و ماه و هفته و روزی که
کم دارد ارتفاعِ ارفاقِ اتّفاقی را
حتّی اگر گم کرده باشد شیشه‌ٔ شب
عینکِ دودی
قرصِ خواب
یا دامنِ پلیسه‌اش را!

آقایِ قاضی
خانم از خودراضی
چه مستقبل و چه ماضی
اشتباه نکن
این شعر را سرقت نکرده‌‌ام
چرخِ خیاطیِ عمر را ارزان فروخته
برایِ تولّدِ دخترم
پاپیِ عشق
با هِیِ سوزن‌نخ
دامنی از ابر و باد دوخته‌ام
مادرم آخَر!

 

ـــــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضا لاهیجی
ساکوتی.هند
ـــــــــــــــــــــــ

 

 

 

نظرها
  1. سلام و درود جناب دکتر مدهوش گرانقدر

    شب خوش

    از لطف و بزرگواری شما سپاسگزار و خاکسارم

  2. سلام و درود جناب رضاپور گرانقدر

    شب خوش

    خاکسار و سپاسگزارم

  3. سلام و درود

    از لطف حضور مهرانگیز شما بزرگوار سپاسگزارم

    هرچند چای کشور حقیر معروف است اما من ایرانی نیستم و اهل هندوستانم بزرگوار

    صدالبته چای از هر نوعش که باشد چه سفید و چه سبز و چه سیاه و قرمز و قهوه ای سم است لطفا ننوشید!