🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بیشه و کویر

(ثبت: 261063) خرداد 29, 1402 

 

دل در کمند زلف نگارست اگر اسیر
شادیم ازین اسارت جاوید و دلپذیر

هر صید دست وپا بزند تا رها شود
ما میزنیم تا که نماند ره مصیر

تیر نگاه او چورها گردد از وتر
خیزیم سوی منظر او درمسیر تیر

داردشکارها چه بسا فربه و جوان
مالاغریم و در رَسَنَش گشته ایم پیر

از اشک گرم ما فلک آلوده شد به مِه
وز آه سرد ما شود آتش چو زمهریر

کی لایقش شود دمِ ما زانکه می‌چکد
از تیر غمزه اش دم صد آهوی خجیر

صدخرمن است اگر ثمر مرد برزگر
کی دارد التفات به یک دانه ی شعیر

مهجوریار اگر که شدی وصل او طلب
بیچاره عاشقی شده مهجور ازین گزیر

تا باقی ام به راه وصالش کنم تلاش
در هر شکارگاه و به هر بیشه و کویر

 

مهدی شریفی زاده
#باقی
زمستان۹۲

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):