🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بیمه یاس

(ثبت: 216373) مهر 25, 1398 
بیمه یاس

تا که هستی بنویس
آخر ثانیه ها پیدا نیست
چند خطی بنویس
شاید از فکر تو امروز بماند اثری

چند خطی از شعر
چند بندی از غم
دو سه بندی اندوه
چند خطی لبخند

همه‌ی حرف من این است در این چند ردیف ؛

ما که منشور نوشتیم برای سگ و موش
پس چرا نیم نگاهی نکنیم
به غم بی کسی مادر غلتیده به خون
یا به اشک غلتان
ز لب چشم پدر
یا بر آن مثنوی آتش و مرگ
که در آن دختر دردانه‌ی رز
می دَود از سر ترس
تا رسد در بغل وحشی دژبان بلا

خوش بحال من و تو
خوش بحال تو و ما
خوش بحال سگ و سنجاب که در امنیتند

وای بر ما که عجب جامعه ای ساخته ایم
وای بر کودک آواره‌ی جنگ
که همه جرم بزرگش این است
اعتقاد پدرش نیست بر اندیشه‌ی من

شیخ غداره کش و مفتی مجنون زمان
که ندارد خبر از وحشت آن غنچه‌ی رز
به غلامان و ندیمان خمارش می گفت
باید آن را له کرد
باغ و بستان و سرایش سوزاند
تا بفهمند همه
دین ما مظهر عشق است و صفا

نیست یک کس که بپرسد ملکا
اعتقادت بر چیست ؟
ما همه انسانیم
همه از شبنم و خاک
همه با رقص کبوتر به هوا می خندیم
ما همه مست گل لاله و عشقیم هنوز
تا که پروانه ی عشق
دور شمع دل ما می رقصد
چه نیازی است به بمب افکن و تیر ؟

بِشِکن کهنه نقابت بشکن
حامی محترم آب و گُل و باد و هوا
نگران سگ و ناراحت دل شوره‌ی گرگ
تا نمایان سازی
پرنیانی که در آن
اژدهایی است نهان تشنه به خون
اژدری خفته و مسخ زر و زور

نکند این دوران
ارزش ماهی و اسب و میمون
بیش از آدم شده است ؟

دوستان گوی سیاست نجس است
دست بر آن نبرید
چوب چوگان به سر آن نزنید
بار اندوه ضعیفان به تن خود نکشید
عاقبت می شکند
کمر ظلم ز سنگینی آه مظلوم

یاس را بیمه کنیم
یا بیایید دمی
گل محبوبه‌ی احساس زمان بیمه کنیم
تا بماند همه فصل و همه سال
در دل باغچهٔ مهر و محبت با ما
تا که آذین کند از ناز تنش محفل ما
تا که مُشکین کند از عطر وجودش دل ما
یاس را بیمه کنیم
یاس را بیمه کنیم…

 

 

 

نظرها 17 
  1. طارق خراسانی

    مهر 25, 1398

    یاس را بیمه کنیم

    سلام ایمان عزیز

    شعری که لازم این زمان و روزگار است
    شعری برای همه ی بشر
    شعری برای همه اعصار
    شعری برای از خواب غفلت بیدار شدن
    دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
    کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

    شعرت منشور آزادی ست
    شعرت تا مغز استخوانم نفوذ کرد
    من هم با شعرت همراهم
    ای کاش انسان آفریده نمی‌شدم
    ای کاش عمرم در حد عمر پروانه ای بود
    ولی می توانستم آزادی را نفس بکشم
    جهان در حال دیوانگی ست
    چهار نعل به سوی زشتی ها در حرکت است
    چشم امید عشق به ایمان هاست
    ایمانم باز هم بگو ….

    در پناه خدا شاد زی 🌿❤️🙏👏👏👏👏🙏❤️🌿

    • درودها جناب فاتح عالیقدر

      چه عالی نظرید و بلند منظر
      چه زیبا شعر شکسته ی حقیر را ستودید و چه زیباتر در وصف آزادی سرودید.

      ایمان شاگرد کوچکتان می نویسد و از محضر اساتیدی چون شما بلندای اخلاق می آموزد و مشق منش و نیک نظری میگیرد.

      سللامتی و طول عمرتان را خواهانم

      مهرتان مانا

      🌹🌹🌹

  2. علی معصومی

    مهر 25, 1398

    درود و ارادت
    زیباست
    فقط
    ” بار اندوه ضعیفان به تن خود….”
    شاید کمی گنگ باشد
    بار اندوه ضعیفان به سر شاخه کشید…
    …در پناه خدا
    🌿🌺🌿🌺🌿🌺

  3. درود و درود
    تحسین و تحسین
    عالی و ارزشمند و تاثیرگذار
    دستمریزاد به شما شاعر نیک اندیش
    مانا باشید به مهر

  4. سلام و درودها

    رسم درد اجتماع به شیوایی بیان…

    ما که منشور نوشتیم برای سگ و موش
    پس چرا نیم نگاهی نکنیم
    به غم بی کسی مادر غلتیده به خون

    دستمریزاد استاد

    تقدیمی : 🌸

    .
    .
    .
    گر چه منشور میان خلق به نشر
    دور از دامن پاکان به گناه

    متّهم خلق بشر بین ملل
    گر چه عدلی به نما عادل شاه

    گویمت ای دل آگاه بمیر
    سیر لا چشم زمین خاطرخواه
    .
    .
    .
    .
    ولی اله بایبوردی

    25 / 07 / 1398

    🌈🌈🍃💐🍃🌈🌈

  5. سلام بر ایمان عزیز و بزرگوار

    شعری پر معنا برای همه ادوار

    عاقبت می شکند

    کمر ظلم ز سنگینی آه مظلوم

    درود حضرت حق بر شما باد

    🍃🌿🌺🌺🌺🌺🌿🍃

  6. فاطمه اکرمی

    مهر 25, 1398

    سلام و درود💐بسیار زیباست💐💐💐

  7. سپیده طالبی

    مهر 26, 1398

    نیمایی بسیار زیبا و تامل برانگیزی ست

    درودها جناب کاظمی گران قدر🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا