🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در رثای فاطمه ی صغرا یا فاطمه ی عاشو را (س)
تو فاطمه ی تمام عشقی گلبرگِ گل و کلام عشقی
هستی تو همیشه دخترروز دل داده ی دین ودفترروز
هم با تو امینه هم سکینه تو لنگری و پدر سفینه
روح علویست درتو جاری جزفاطمه کیست درتو جاری
قربان تو و نگاه بابات جانم به فدای راه بابات
وقتی که تو را پدر حسین است در مهرتو مستمرحسین است
شعر شرف است ،جوهر تو هر کس نرسد به گوهر تو
ای پیک و پیام ِ خطِ خوبی سرو وگل سرخ شط خوبی
مهرهمه خاص وعام برتو از هر جهتی سلام بر تو
ای همسفر و رفیق زینب تصویر گر طریق زینب
ای شاهد ره امید هستی گل دختر روسپید هستی
دایم به لب تو یا حبیبی از هر جهتی تو عین بی بی
آزرده ی در مسیرِ عشقی هر چند زنی امیر عشقی
از صورت تو خجل ستاره ای نور محیط بی شراره
تو نیره ی منیرِ نو ری هر چند اسیردود کوری
آ نجا که نماد میشود عشق هرگونه جهاد میشود عشق
مه دختر شب ستیز بابا ای عزت حق عزیز بابا
کوباد بُروت مرد شامی کو سیطره گرچه شد حرامی
رفتند و گذشت ننگشان ماند نه نام و نشان نه رنگشان ماند
اما تو هنوز ای گرامی روی خط سبز بردوامی
عشق تو جوان و جاودانه صبح تو فروغ بی کرانه
آری تو هنوز هم عزیزی با ظلم و ستیز درستیزی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
مهر 23, 1394
درود بر جناب خادمیان عزیز استاد دلم
امید که اجر و قرب تان را از دست مولا همراه باسلامت و سعادت بگیرید
پاینده باشید
پاسخ
مهر 22, 1394
سلام و عرض احترام استاد بزرگوارم
بسیار بسیار زیبا بود
درود بر شما و قلم متعهدتون
ایام رو تسلیت عرض میکنم
اجرتون با منظوراثر
پاسخ
مهر 23, 1394
درود سلام بر شما بی نهایت سپاسگذارم زنده باشی
پاسخ
مهر 23, 1394
استاد و سرورم سر فراز م فر مودید با حضورتان
بینهایت از صمیم قلب به شاگردی شما افتخار مندم
شود آیا حسینی آموزیم
ما که در شعله ی تو می سوزیم
بگذریم از تظاهر و جنجال
پر چم بندگی بر افروزیم
هیئت سور را نخواست حسین
طبل و تنبور را نخواست حسین
سوخت تا عالمی شود روشن
لشکر کور را نخواست حسین
پاسخ
مهر 23, 1394
.
قسمت سوم بشولیان
……………………….
ری، وعـده ات بـود ؛ سـلطـان نشـینی
بـر بـاد رفـتـه است ؛ حکـم شـفـاهی
آیـا به دیـنـت ؟ مـانـدی ؛ بـهــــایـی
یاهـدیـه کـردی ؟ لـؤ لـؤ ، به چـاهی
عمـرست جـاری ؛ راهی است جـزمی
خـرم دلــی را ، یـکـروزه ، خــواهـی
فـردا ، چـه ود ست ! اکنـون نشسته
وجـدان ، مقـابـل ؛ چـون پـادشـاهـی
شرم و قبـاحـت، خورد؛ از وقـاحـت
بـودت اباحـت ؛؟بـر بـی گـنــاهــی
رجـاله چـون تـو ،شـاید ! رجـل شـد
پس پـای ، پـایـان ؛ رویـان ؛ گیــاهی
…………………………………………….
لعنةالله علی القوم الظالمین
آجرک الله تعالی ان شاء الله
درود .
.
پاسخ
مهر 23, 1394
شود آیا حسینی آموزیم
ما که در شعله ی تو می سوزیم
بگذریم از تظاهر و جنجال
پر چم بندگی بر افروزیم
هیئت سور را نخواست حسین
طبل و تنبور را نخواست حسین
سوخت تا عالمی شود روشن
لشکر کور را نخواست حسین
پاسخ
مهر 23, 1394
استاد و سرورم سر فراز م فر مودید با حضورتان
بینهایت از صمیم قلب به شاگردی شما افتخار مندم
شود آیا حسینی آموزیم
ما که در شعله ی تو می سوزیم
بگذریم از تظاهر و جنجال
پر چم بندگی بر افروزیم
هیئت سور را نخواست حسین
طبل و تنبور را نخواست حسین
سوخت تا عالمی شود روشن
لشکر کور را نخواست حسین
پاسخ
مهر 23, 1394
پيروز باشيد…
پاسخ
مهر 23, 1394
بی نهایت از محبت شما سپاسگذارم برقرار و سر فراز باشی
پاسخ
مهر 23, 1394
سلام و درود استاد
در پناه حق
ایام رو تسلیت میگم
پاسخ
مهر 23, 1394
سلام و درو د و سپاس متشکرم از بذل محبت و نگاه روشن و پر بار
از معرفت شما زنده باشی
پاسخ
مهر 25, 1394
سلام و درودهااااااا …
از صورت تو خجل ستاره ای نور محیط بی شراره
تو نیره ی منیرِ نو ری هر چند اسیردود کوری
آ نجا که نماد میشود عشق هرگونه جهاد میشود عشق
مه دختر شب ستیز بابا ای عزت حق عزیز بابا
دوست داشتم …
اجرتان با مولا ………
پاسخ
آبان 3, 1394
درود و سلا م بی نهایت از نظر بلند شما سپاسگذارم زنده و فروزان باشی
پاسخ
بستن فرم