🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پلک وا کن حضرت دریا مدارا می کنی؟
ماهیان تشنه را غرق تمنّا می کنی…
ماهرو عکس رخت افتاده در چشم ترم
مات تصویرت شدی از خویش پروا می کنی
قبله ات رو به خدای کعبه بود امّا شبی
سجده ی شکری به سوی قبله ی ما می کنی
جمع کن! اینجا بساط عشق جایش جور نیست
سد معبر کرده ای، راه مرا وا می کنی؟!
جنگ جنگ عشق باشد، حرف حرف دلبری
قامتِ عشق مرا با رفتنت تا می کنی…
ای قلم بنویس ترک روی او کار تو نیست
شاعر بیچاره را هر بار رسوا می کنی
معصومه بیرانوند
۱۴۰۲/۰۹/۰۷
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
آذر 8, 1402
درود بر شما
مهربانوی ارجمند
🙏🌺🌸🙏🌺🙏🌺🌸🌿🍃
پاسخ
آذر 8, 1402
جنگ جنگ عشق باشد، حرف حرف دلبری
قامتِ عشق مرا با رفتنت تا می کنی…
درود و دستمریزاد
اثری زیبا و پر احساس رقم زدید
لبریز از تصاویر زیبا و ساختاری قوی
فقط یک نکته کوچک اینکه در مصرع دوم بیت دوم حرف (ر) در کلمه تصویر هجای کوتاه است که باید طبق وزن هجای بلند قرار بگیرد و همچنین (را)در مصرع دوم بیت بعد مرا دوباره نوشته شده که اشتباه تایپی ست
در پناه حق موفق و پیروز باشید
🌺🌺🌺👏👏
پاسخ
آذر 8, 1402
سلام و درود بر شما
ممنون از حضور و نظر لطفتون
و ممنون بابت نکاتی که فرمودید
در اولین فرصت ویرایش می کنم
متشکرم
پاسخ
آذر 8, 1402
جنگ جنگ عشق باشد، حرف حرف دلبری
قامتِ عشق مرا را با رفتنت تا می کنی…
ای قلم بنویس ترک روی او کار تو نیست
شاعر بیچاره را هر بار رسوا می کنی
سلام
آفرین
در پناه خدا 🌱👏👏👏👏👏👏👏🌱
پاسخ
آذر 8, 1402
سلام و عرض ادب
خیلی ممنونم از حضور و نظر لطفتون
سلامت باشید
پاسخ
آذر 11, 1402
زیبا بود سرکار خانم،موفق باشید👏👏👏
پاسخ
بستن فرم