🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تشنه ام تشنه بگو دجله ی مهتاب کجاست ؟
چشمه ساری که تپد با غزل ِ ناب کجاست ؟
عُقده کردم ز خودم ، بسکه خودم را دیدم
گلعذاری که زند خیمه در این باب کجاست
کرده گل نخل ِ فلق ، بوی سحر می آید
اشکهایی که دهد مژده به سیلاب کجاست
می دِرد سینه ی مشتاق ِ مرا تکبیری
سجده گاهی که زند شعله به محراب کجاست
گرچه دل مرده شدم ، حس ِ جوانی دارم
آفتابی که برَد از نفسم خواب کجاست ؟
غربتی می شِکند قدرت ِ پروازم را
جام لبریز ِ غزل عاطفه ی آب کجاست
گفته بودی چو طلا قصد ِ شکفتن داری
شور و حالی که زند پنجه به مضراب کجاست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
شهریور 17, 1395
سلام و عرض ادب…
خانوم طلعت پیشه واقعا قلم تون حرف نداره…
عااااالی بود..
مرحبا..
برقرار و نویسا باشین انشالله..
یاحق
پاسخ
شهریور 17, 1395
سلام خانم خیاط پیشه گرامی
غرلی زیبا ازسرکارعالی خواندم
برقرارباشید
پاسخ
شهریور 17, 1395
درود بر استاد گرانقدرم بانو خیاط پیشه ی مهربان
عالی سرودید
همیشه از اشعار زیبایتان لذت می برم
زنده باشید
پاسخ
شهریور 20, 1395
سلام ودردود بی کرانم بر مهربانو استاد خیاط پیشه بزرگوار
الحق درودتان باد بانو بسیار بسیار زیباست
لذتی وافر بردم گرامی دست مریزاد
در پناه حق همواره مانا و نویسا باشید خواهرم ………………..
پاسخ
شهریور 23, 1395
سلام و عرض ادب بانو
غزل زیبایی مهمانتان بودم
و بهره بردم
درود بر شما
پاسخ
مهر 4, 1395
منتظر نظرات شریفتان در دو غزل اخر خود هستم
پاسخ
بستن فرم