![موسی عباسی مقدم](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_501-e1603683741935.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شب یلداپراز سنتور وارگم
برای خوردن آجیل گرگم
برای پسته دندان تیز کردم
میان خانه یمادر بزرگم
2
من وتنهایی واحساس ودیوار
من ویک دفتر ویک مشت پرگار
مرا دق می دهی روزی که مردم
دلم را توی گلدانت نگهدار
3
شب یلدا که بی آجیل سر شد
به غوغا منزل ما پر خطر شد
پرو بالش همه روی زمین ریخت
کلاغ قصه وقتی باخبر شد
4
شب یلداگران شد سیب وآجیل
به دست خاله خالی ماند زنبیل
همه تا ساعت یازده نشستیم
فقط دیدیم فیلم جکی وجیل
5
شب یلدا گران شد هندوانه
گران شد پسته وانجیر ودانه
زدست غصه وجوش ونداری
شدم آخر به قبرستان روانه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):