🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوبیتی 113

(ثبت: 243338) آذر 16, 1400 

 

خدايا اين چه عمري شد چرا وامانده در راهم
اسير دست شيطانم ، چرا افتاده در چاهم
خداوندا مدد فرما كه من همت فزون كردم
ره جنت كجا جويم بهشتت كي شود جاهم
٭٭٭
خدا در بعد اين شيطان اگر دادي پنـاهم
زِ بعد اين بِبَر بيرون ، به بعد خود بده راهم
اگر از چنگ اين شيطان رهايي داديم ،دادي
و گر نه تا بـر عرشت فزونتر مي رود آهم
٭٭٭
اي خـدا عاقبت كـار من آيا چه شود
طبق گفتار تو كي كار من اصلاح شود
تـا دم مرگ بدانـم ولـي از عاقبتـم
فكرم از كـار فرو ماند و پژمرده شود
٭٭٭
تـا دم مرگ مشخص بود آن عاقبتـم
بعد از آن نيست مشخص نه درست و نه غلطم
هر چه من تجربه كردم چه شوم بعد ز مرگ
حدّ من نيست بگويـم اثـر از عاقبتـم
٭٭٭
اين نسل نوزاد بشر بايد نصيحت بشنونـد
گمراه مي گردند اگر پند و نصيحت نشنونـد
با چشم و گوش بسته اي بي فكر و درك آمدن
لازم بود بر پند هر داناتـر از خود بگرونـد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. عظیمه ایرانپور

    آذر 16, 1400

    درود بر شما🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا