🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوبیتی 22

(ثبت: 237524) فروردین 7, 1400 

 

نوري به دو چشـم من ماننـد بلور آمـد
هرگه كه شعرم بود از ديده ظهـور آمـد
آن نور و كه مي ديدم هر شعـر توان گفتن
بَه بَه كه عجب نوري زآن رَبِ غفور آمـد
٭٭٭
آن نور به چشم من اول به ظهـور آمـد
تا ديده ام آن را ديد ، عقلم به شعـور آمـد
آن نور كه من ديدم ، حيرت زده گرديـدم
از حيرت آن باشـد ، يادم زِ قبـور آمـد
٭٭٭
خداونـدا توئـي دانـاي دانـش
به بـي دانش دهـي نان ، بـي كشاكش
گـذاري نان دانـا ، دسـت نـادان
كه نادان نان خورد ، بـي كار و كوشـش
٭٭٭
هـر كه در افكـار جهان خود سر است
بـي خبـر از گفتـه پيغمبـر(ص) است
گفت پيامبـر(ص) هـمه افكـار خلق
جـملـگـي اش در نـظر ، داور است
٭٭٭
راهت كه نيست ، رو به خداوند ذوالـجلال
با اين تلاش و كوشش و اين بحث وقيل وقال
اين دهـر دون ، تـجمل خود را فزون كند
چندان فزون كنـد، كه شود بـهر ما وبال
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. کبری محمدی

    فروردین 7, 1400

    سلام
    عالی سرودید👏
    مانا باشید
    سپاس
    🌹🌺🌹🌺🌹

    • حسن مصطفایی دهنوی

      فروردین 8, 1400

      سلام و درود بانو
      نظر لطف شماست
      شادکام باشید
      سال نو مبارک
      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

  2. درود ارجمند🌷🌷

    • حسن مصطفایی دهنوی

      فروردین 12, 1400

      سلام و درود استاد انصاری
      سپاس از حضورتان
      در پناه خدا
      🌺🌺🌺🌺🌺🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا