🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوبیتی 31

(ثبت: 238171) فروردین 27, 1400 

 

فضاي آسـمان گـر تنگ تـر شـد
مـرا بتوان ز كـار تـو خبـر شـد
خداونـدا تو كـار از من توان كرد
مـرا نتوان ز كـارت سر به در شـد
٭٭٭
خداونـدا مگـر كـارم شـرر بود
كـه هر كاري كه بنمودم ضـرر بود
هر آن كار مـرا، سودش تـو دادي
همان سودش برايـم معتبـر بود
٭٭٭
من كه مشغولم به دنيا و به سودش مايلم
گر به معني بنگرم مشغول كار باطلـم
هرچه افزونتر بكوشم سود اين دنيا برم
خرج اين دنيا نمايم من فزونتر معطلـم
٭٭٭
مانند آن طبيبـان ، اول بجـو دوا را
وانگه بكن طبابت، درد فزون مـا را
آخر طبيب دانا ، نتوان كني تو درمان
تا آنكه خود نجويي از فيض حق شفا را
٭٭٭
بشنو طبيب حاذق، يادت بُـوَد خدا را
وانگه به صحت درد بنما تو ادعا را
در آفرينش ما طرحي كه بسته خلاق
آن صحت مكمل كي داده است ما را
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. کبری محمدی

    فروردین 28, 1400

    سلام
    سروده ی زیبایی ست
    یادشان گرامی
    سپاس
    🌹🌺🌹🌺🌹

    • حسن مصطفایی دهنوی

      اردیبهشت 1, 1400

      سلام و درود بانو
      لطف دارید
      شادکام باشید
      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا