🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
امان امان، زِ فتنه ها، براي ما كه ذلّت است
خوشا به حال آنكسي برون از اين مذلّت است
خدا خدا ، كجا رَوَم ، چرا رهم نمي دهي
مگر مقدر از تو شد و يا زِ كار ملّت است
٭٭٭
حسن آنگه مدبّر شد، كه حق را بهر حق گويد
و گر نه بيسوادي را نه حق باشد ، نمي گويد
امان از فتنه دنيا، كه حق گفتن خطر دارد
كس اَر پا بست دنيا شد ، ره حق را نمي پويد
٭٭٭
آن مركز جمشيدي ، روزي كه خراب افتاد
بر حكمت جمشيدي، صد زجر و عذاب افتاد
فرماندهـي جمشيد ، آرامـش دنيـا بود
آرامـش دنيايـي، از اجـر و ثواب افتاد
٭٭٭
نازم خداي عالم ، اين روح آدمي ساخت
تمليك كرد و آنگاه ، در جسم آدم انداخت
زآن روح كز خدا بود ، جسم بشر روان شد
از فعل كار آن روح اين جسم ما چنين ساخت
٭٭٭
هـر آدم دانايــي ، اگـر پاك سرشت است
هـر حرف نكو باشد و ثابت، بنوشته است
گر حرف پيامبر (ص) و علـي (ع) را بنويسد
اينها كه نوشته است رهش سوي بهشت است
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
شهریور 7, 1401
احسنت بر مصطفی دهنوی ارجمند
چه کار زیبایی برادر ارجمندم خدا بشما طول عمر با غزت بدهد.و به شاعر مرحوم در بهشت برین جایگاه
🌺🌺🌺🙏🌿
پاسخ
شهریور 11, 1401
ازنگاه پرلطف ومحبت شما شاعر و استاد بانوی گرامی
کمال تشکر را دارم
وجود بابرکتان در پناه حق باشد
خداوند شاعر را رحمت فرماید ، الهی امین
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم