🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۵/۱۲/۱۱ |
| تعداد شعر: | 64 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۰/۰۷/۰۱ |
دوست دارم ازعشق بنویسم قلمم باز درد می گیرد
مثل دردِ شدیدِ حاملگی، فرقش این است: مرد می گیرد!
بغض دارم شبیه فرزندِ اولِ همکلاسِ ارتشی ام
حینِ تمرینِ واژه ی ” بابا ” ، پدرش را نبرد می گیرد
و جداییِ زوجِ بازیگر بعدِ ده سال آبرو داری
…پسری که سراغ مادر را از مجلات زرد می گیرد
حسِ حمامِ خانه ی مردی که زنش را طلاق داده ، فقط
– هفته ای چند بار می آید دوش با آبِ سرد می گیرد
کینه ی دختری که تن داده لمسِ انگشتِ بی شرف ها را
و برای خماریِ پدرش می رود باز ” گرد ” می گیرد
بیتِ آخر… شبیه بیماری که دخیلِ امامزاده شده
و نمازِ شبانه ، نذر و نیاز… که افاقه نکرد می میرد !
مهدی صادقی مود
دوش با آب سرد، برای بالغینِ مجرد بسیار توصیه شده است…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
سلام هشتم تیر ۱۴۰۳ یعنی چهار روز پیش این نفیسه را شما به اشتراک گذاشته و‌حقیر
دوست عزیز که با نام بی سواد تشریف آوردید درود بر شما. و بنده نیز چنان
