🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ربایش

(ثبت: 267189) دی 30, 1402 

 

هر فصل
ربوده می شدم
به وسیله ی باد
بدست آب
با سالوس آفتاب
دزدیده می شود
همه
غروب می پوشند
به
تن نا پیدای بودن
هی لیز
می‌ریزند
زیر پای لحظه
هی سکندری می خورد
این بودن
هی قمار می شود
این کلان زمان
در
بیهودگی
همه
در اغمای غلط
می بالیدند و می لولیدند
نمی دانستند
به کجا؟

 

 

 

نظرها
  1. دی 30, 1402

    پاییز
    خبر نداشت
    تا برگ نباشد
    اتفاقی
    برای عاشقانه ها
    نمی افتد

    فاضله هاشمی بی فاصله

    • اکبر رشنو

      دی 30, 1402

      سلام
      و
      سپاس
      از حضور عااااالی تون😘🌺🌺🌺💐

  2. درود زیبا ودلنشین سروده اید
    ⚘⚘⚘⚘
    زنده باشید به مهر

  3. فریبا نوری

    دی 30, 1402

    هی لیز
    می‌ریزند
    زیر پای لحظه
    هی سکندری می خورد
    این بودن
    هی قمار می شود
    این کلان زمان

    درودها 👏👏👏💐💐💐

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا