🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۲/۰۱/۱۵ |
| تعداد شعر: | 74 |
| تعداد مطالب: | 7 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۴/۰۶ |
بغض در چشمان سردت جان گرفت
گریه کردم، آسمان باران گرفت…
ماه غمگین! می‌شود آیا مگر
اشک‌های مرد را آسان گرفت!
یوسفم در چاه، دلتنگِ پدر
جای قعر چاه را زندان گرفت!
من گرفتارم به زخم بی‌کسی
شاعری که درد بی‌درمان گرفت!
باز هم در گریه خوابم می‌برد!
شعر در کوتاهی‌اش پایان گرفت…
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
مهدی محمدی در رویا
سلام برادر گلم آقا مهرداد عزیز و درودهای بیکران بر شاعر فرهیخته آقای گیوه چیان
درود و ارادت خدمت مهدی عزیز و مهرداد بزرگوار با نگاه سمبلیک موافقم و با حرف
مهرداد مانا در رویا
سلام دستکم ۳۰۰ مورد می توانم مثال از تجارب خودم بزنم که تمکین زن از
طارق خراسانی در برای سلامتی استاد بهمنی دعا کنیم
– [ ] زندگینامه محمدعلی بهمنی: – [ ] محمدعلی بهمنی (زادهٔ 27 فروردین 1321) شاعر
سلام بر پدر بزرگوار و مهربانم اینکه من چرا دقیقا کسی را پدر خطاب می کنم
تیر 28, 1402
درد بی درمان همه مان عشق حضرت دوست و دوستان حضرتش
سلام و درود
دعوتید به حسينيه ی مجازی سایت،
منتظر تان هستیم جناب عشقعلی بزرگوار،
نشانی:
https://sherepaak.com/261937/—-
پاسخ
تیر 28, 1402
با درود و احترام فراوان
بسیار زیبا و غمناک سروده اید
زنده باد 👏🌿👏🌿👏🌿
بغض در چشمان سردت جان گرفت
گریه کردم، آسمان باران گرفت…
نویسا مانید وسبز
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 28, 1402
هر چه عالم خون دل خورد از ستم
از حسین ابن علی ع تاوان گرفت
آن شب شام غریبان هم گذشت
بامدادش دین احمد جان گرفت
♡♡♡
درودها بر شما
جناب عشقعلی نازنین
عالی سروده ای
توفیق اینگونه سرودن نصیب هر کس نمی شود
🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم