🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 زندانِ تقدیر

(ثبت: 227930) خرداد 30, 1399 
زندانِ تقدیر

 

“زندانِ تقدیر”

اطرافِ من کم کم زمان تغییر میکرد
یک روزِ من بی شک جوان را پیر میکرد

تک قُرصِ خاموشی که نقشی در دلش نیست
ماهی که مدت ها پلنگش دیر میکرد

شمعِ امیدم کوچک و شبهای من را
دلگیر تر دلگیر تر دلگیر میکرد

دنیا مفسر گشته بود و دل کتابی
هر واژه اش را دَم به دَم تفسیر میکرد

شد آنچه شد هربار، این زندانِ تقدیر
آزادیَم را تا ابد زنجیر میکرد

گرگی درون گله!!! دریای طمع بود
یک قطره اش کلِ جهان را سیر میکرد

ف. م حسنی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. حسن نبی

    خرداد 30, 1399

    ماهی که مدتها پلنگش دیر می کرد 👌👌🌺🌺

  2. مینا یارعلی زاده

    خرداد 30, 1399

    گرگی درون گله!!! دریای طمع بود
    یک قطره اش کلِ جهان را سیر میکرد

    ف. م حسنی

    بسیار عالی سرودی عزیزم👏👏👏💐

  3. فرزانه حسنی

    خرداد 31, 1399

    سلام و درود برشما
    بسیار سپاسگزارم ک شعرهای من رو دنبال میکنید
    🌺

    • مجید محمدی

      تیر 5, 1399

      خواهش میکنم🌺🌺
      اشعارتون زیباست و با خواندنشون کمال لذت رو میبرم