🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در آن سوی تنهایی؛
پشت انزوا و خاموشی
در مرز جغرافیای عقل و جنون؛
به امید دیدنت
خیمه زدم!
یک قدم دورتر از عقل،
دااااار قالی…
دانه به دانه، رج به رج
طرح لبخندت در آخرین دیدارمان
در آنسوی دلتنگی را
گره می زنم
به تار و پود زندگی
ملودی نفس های تبدارت
مرا به آغوشت فرا می خواند
در ساحل امن دستانت؛
جایی برایم باز کن!!!
من یک ( تو) به خود بدهکااااارم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
بهمن 18, 1401
🌺لذت بردم
پاسخ
بهمن 18, 1401
سپاسگزارم بانو🌷
پاسخ
بهمن 18, 1401
در آنسوی دلتنگی را
گره می زنم
به تار و پود زندگی
ملودی نفس های تبدارت
مرا به آغوشت فرا می خواند
در ساحل امن دستانت؛
جایی برایم باز کن!!!
من یک ( تو) به خود بدهکااااارم
سلام و درود گرامی، شاعر پاک
چه قدر زیبا
لذت بردم
آثار شما همه زیباست
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹❤️🌱
پاسخ
بهمن 18, 1401
سلام جناب خراسانی
ممنونم از محبت و توجه و شما🌷
پاسخ
بهمن 18, 1401
آفرین بانو آجورلوی گرامی
درودتان
لذت بردم.
موفق و نویسا باشید.
🌺🌺🌺
پاسخ
بهمن 18, 1401
سلام جناب یغمایی
سپاسگزارم🌷
پاسخ
بهمن 18, 1401
احسنت
سلام و درود تان
پاسخ
بهمن 20, 1401
درود جناب رضاپور
مهرتان را سپاس🌷
پاسخ
بهمن 20, 1401
در آنسوی دلتنگی را
گره می زنم
به تار و پود زندگی
ملودی نفس های تبدارت
مرا به آغوشت فرا می خواند
در ساحل امن دستانت؛
جایی برایم باز کن!!!
من یک ( تو) به خود بدهکااااارم
درودو سپاس و این سپاس دیگرم برای جبران بدهاری به این سروده ی زیباست
دستمریزاد که دوست داشتنی و زیبا و فاخر است
🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏
پاسخ
بهمن 20, 1401
درود جناب جمعی
سپاسگزارم بابت توجه و محبت شما 🌺
پاسخ
بهمن 21, 1401
احسنت براین طبع زیبا
جغرافیای عقل وجنون
دوردها👌👌👏👏👏🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم