🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دگر عیدی نیاید در درون سرزمین مادری
ما ز فرزندان بالغ، کو نشان مهر آئین مادری
هرگز از نوروز، جشنی نا شود برپا برای سال نو
تا زمانیکه ، فراوان زخم ها شد همنشین مادری
روزگاران خوشی بود از برای سال می آمد جدید
لحظه های شاد نوروزی، که مهر آفرین مادری
شد پدیدار از سرور و گرد هم آیی از ایرانیان
جملگی در پایکوبی، یا سفر روی زمین مادری
آن چه اکنون انتظار شوق گویندش به نزدیکی او
مرده در دلهایمان، گویی که دارنده ز کین مادری
حاصل یک کوشش و تابیدن خورشید جهل و کاهلی
قدرت افسانه زشتی و مرگ یک حزین مادری
با توانایئ و آگاهی این مردم توان تغییر داد
حس و حال غم به دار آویخت هر گوشه کمین مادری
تا بهار آید در این خاک نمای فصل پائیز خزان
نغمه های شور را احیا برای بهترین مادری
سروده ای از : ادریس علی زاده بهمن ۱۴۰۱
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
بهمن 28, 1401
نبیند کوه و دریا، باغ و جنگل، عید را دیگر
پاسخ
بهمن 28, 1401
درود استاد
پاسخ
بهمن 28, 1401
سلام
درودتان
در پناه خدا 🌱🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌱
پاسخ
بهمن 29, 1401
درود استادم
پاسخ
بستن فرم