🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سرگردان

(ثبت: 252957) آبان 20, 1401 

 

معلق در میان عرش و فرش همواره حیرانم
مثال خار و خاشاکی اسیر باد و طوفانم
گهی سیری به عرش و گه به سرافتاده درفرشم
گهی خوشحال از پرواز و گه زنجیر درپایم
بسوئی می کشد نفسم که باتلاق است و تاریکی
چو ماهی در دل مرداب گمانم , پریشانم
برای مدتی کوتاه با بال ملائک من به پروازم
و یکباره چو فواره فرو افتاده در چاهم
چه حالی دارم اکنون من ز گرداب غبار آلود
که هردم می شوم لبریز از مرداب کردارم

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. طلعت خیاط پیشه

    آبان 20, 1401

    موفق باشید
    زیبا سروده اید
    💐💐💐🌿

  2. درودها جناب مروج همدانی عزیز. سروده ای زیبا را مهمان قلم توانایتان شدم.
    من با اجازه این مصرع را دوست دارم اینگونه بخوانم:
    چو ماهی در دل مرداب افکارم , پریشانم
    ضمنا با یک بازنگری مختصر در وزن و گاهی در ردیف ارزش سروده زیبایتان دو چندان خواهد بود.
    باز هم عذرخواهم از جسارت خویش.
    🥀🥀🥀