🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
فتنه در میدان آزادی به راه انداختی…
انقلابی را کنون در اشتباه انداختی
کودتایی در درونم می شود سرکوب چون
فکر آن را در سر این بی گناه انداختی
لرزه بر اندام شهر افتاد، حاشا می کنی؟!
می روی امّا دلی را در گناه انداختی…
بین قاضی های شهر و بین مجرم های دار
اختلاف افتاده از وقتی نگاه انداختی…
“شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد”
بی گمان دل را ز گودالی به چاه انداختی…
کیش و مات روی تو هستم هزاران بار هم
باختم؟ بردم؟ چرا ما را به شاه انداختی…!
شاعران در وصف گیسوی تو حیران مانده اند؛
هر نسیمی می وزد، زلفی سیاه انداختی…
هر شب از تابیدن روی تو پنهان می شود،
با عبورت طعنه ای بر روی ماه انداختی…
مهربانا! لحظه ای بنشین تماشایت کنم:
این نقاب چهره را بالا… نگاه! انداختی…
معصومه بیرانوند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
تیر 20, 1399
سلام به همراه و یار قدیمی
دختر عزیزم خانم بیرانوند
غزل زیبایی ست از همان آغاز غوغاگری ست تا پایان و هر کس فقط مصرع اول را بخواند غزل را رها نخواهد کرد.
شنیده ام از ادیبان که زهر را با تلخ نمی آورند چون زهر به خودی خود تلخ است و نقاب هم بر چهره می زنند و نیازی نیست بعد از نقاب چهره آورده شود به همین خاطر فضای مصرع برای بیان مقصود شاعر کم و مصرع پایانی را ضعیف گردانده است.
مثلا بشود این نقاب از چهره بالابر، بالابرده این دیگر هنر سرایش شماست
مهربانا لحظه ای بنشین تماشایت کنم
بی نقابی لحظه ای بر ما نگاه انداختی؟
واقعا از این غزل زیبایت لذت برده و میروم تا دوباره آن را بخوانم
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
تیر 20, 1399
سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد ارجمند
ممنونم که مثل همیشه بر شعرم نظر لطف داشتین و ممنونم که به نکته ی ظریفی اشاره کردین تا باز هم بیاموزم
پس بهتره بگم
مهربانا اندکی بنشین تماشایت کنم
بی محابا لحظه ای بر ما نگاه انداختی….؟!
یا
مهربانا لحظه ای بنشین تماشایت کنم
تا نقاب خویش برداری، نگاه ! انداختی…
یا …
نمی دونم دوستان بگن!
پاسخ
تیر 20, 1399
سلام مجدد
بله اینگونه بهتر است
در پناه خدا 🌹
پاسخ
تیر 20, 1399
سلام و سپاس
پاسخ
تیر 20, 1399
درود ها بر شما
◇◇◇◇
بانوی بیرانوند ارجمند
☆☆☆☆
آرزو دارم ببینم با طلوع عاشقی
چادر شب را به سودای پگاه انداختی
امشبی را سر ببالین غزل خواهم سپرد
شاید آرامش به قلب بی پناه انداختی
🌿👏👏👏👏👏
بسیار زیباست
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
پاسخ
تیر 20, 1399
سلام
خیلیییی ممنونم
بی شک دو بیتی شما زیباتره
پاسخ
تیر 20, 1399
سلام خانم بیرانوند عزیز
بیتهای نخستین شعر واقعا عالی هستند هر چه به انتها نزدیک می شویم، قدرت و قوت ابیات اندکی کمتر می شود و بیت آخر واقعا به شعر ضربه زده است. به نظر بنده اگر شعر در بیت ماقبل آخر هم تمام شده بود؛ شعر چیزی کم نداشت و بسیار خوب و زیبا بود.
با درود بیکران
پاسخ
تیر 20, 1399
سلام بر فریبای نوری عزیز
خیلی ممنونم
سلامت باشید
سپاس از نکاتی که فرمودین
پاسخ
تیر 20, 1399
درود بر شما مهربانو
سروده ی زیبایی خواندم
حسن مطلع آنقدر زیبا و پرکشش بود که مخاطب را چهارزانو پای شعر بنشاند .
قوت قلم شاعر هم در اکثریت ابیات کاملن هویداست .
و چقدر نامتان برایم آشناست . فکر کنم در اواخر دهه هشتاد و یا ابتدای دهه ی نود در سایت ادبی دیگری شاعری با همین نام حضور داشتند .
در بیت مقطع
بجای نقاب اگر چراغ بگذارید هم با چهره واج آرایی زیبایی می سازد و هم اصطلاح چراغ بالا در رانندگی را تداعی خواهد کرد .
از لحاظ نحوی
انداختی , فعل مناسبی برای طعنه نیست . ما در عرف نمیگوییم طعنه انداخت . میگوییم طعنه زد .
ولی در اصطلاح عامیانه ( تکه انداختن- تیکه انداختن ) این فعل بکار می رود .
برخی ابیات دیگر هم از لحاظ نحوی نیاز به بازنگری دارند .
در کل غزلتان زیباست و از ذوق و هنر شاعرش خبر میدهد . این غزل زیبا , مثل یک الماس با ارزش است . منتها این الماس , نیاز به تراشکاری دارد . و شما هنر تراشکاری این الماس را بلدید .
هر وقت خواستید بهتر متوجه بشوید که بیت هایی که سروده اید آیا ایرادی دارند یا خیر . کافی ست که بیت های سروده شده را از حالت عروضی خارج کنید و بصورت نثر بنویسید تا ایرادات نحوی و چیدمانی آن بهتر خودش را نشان بدهد .
🌹👌👏👏👏🌺
پاسخ
تیر 20, 1399
سلام و عرض ادب
خیلی ممنونم
بله نکات زیبایی رو گفتین
ممنونم آموختم
بله در سایت شعرنو پر رنگ بودم اما الان کم رنگ هستم!
پاسخ
تیر 20, 1399
درودتان
احسنت 🌹
پاسخ
تیر 21, 1399
سلام و تشکر
پاسخ
تیر 20, 1399
درود بر بانوی غزلسرای زیبا نگر.
لذت بردم و آموختم.
احسنت
پاسخ
تیر 21, 1399
سلام
خیلی ممنونم از نظر لطف شما
پاسخ
تیر 22, 1399
شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد
این مصرع از حامدرو بجا آوردی آفرین
باشادان ونوری موافقم
درکل لذت بردم مرسی وسپاس
پاسخ
تیر 22, 1399
سلام
خیلی ممنونم
پاسخ
بستن فرم