🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
زود از ذیل می رود بر صدر، شاعر باصفای درباری
خوش در آن جایگاه می مانَد شاعر باوفای درباری
سوژه هایش همه سفارشی اند، پر از امنیّت اند و از خوشی اند
خوش دهل می نوازی از آن دور، حبّذا ای صدای درباری!
از غمِ مردمِ اجاره نشین، از دلِ نا امیدِ فتنه گزین
چه گزینش کند گلِ طبعِ بی غمِ اقتضای درباری؟
می درخشند یک به یک غم ها؛ پشت هم می رسند ماتم ها
تکیه بر جایگاه می خواند مرد درد آشنای درباری
می برد آب، شهر خشتی را؛ عکس چیزی که می نوشتی را
باز چیزی بخوان صداقت محض! با صدای رسای درباری
افتخاری ست مثل او بودن، تا کمالات، راهپو بودن
طی نکرده، نشسته بر مقصد، رهنورد فضای درباری
مردی از پشت بام می افتد،
مردی از اتهام می افتد
ونیفتد مگر بنا بشود که بیفتد بنای درباری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (13):
خرداد 11, 1402
سلام و بس درود
قوی ترین، عالی ترین، ارزشی ترین شعری ست که تا به حال از شما خوانده ام
آفرین
در پناه خدا 🌱👌👏👏👏👏👏👏👌🌱
پاسخ
خرداد 11, 1402
سلام و درود و سپاس تان
در پناه خدا بهترین ها نصیب تان ❤️🍃🌹🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌸🍃🙏
پاسخ
خرداد 11, 1402
درود و دستمریزاد….سروده ای دلربا و متفاوت و صد البته قابل….خوب است گهگاه از گنجینه ی آثارتان چنین گوهرهایی هم به رسته آورید.
پاسخ
خرداد 11, 1402
درود و سپاس و ارادت
ان شاء الله
پاسخ
خرداد 11, 1402
به به جناب رضاپور …این سروده تان خیلی به دلم نشست …
دستمریزاد برادر جان 👏👏👏💐💐💐💐
پاسخ
خرداد 11, 1402
فراوان سپاس تان جناب حجت عزیز ❤️🌷🌷🌷💐💐💐🌿
پاسخ
بستن فرم