🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۹/۰۴/۳۱ |
| تعداد شعر: | 30 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۱/۱۱ |
چون زلـف تو در بادم، در اوج پریشـــانی
چون جغد شباویزم، در بی سر و سامـــانی
تو بی خبری از من، من مست و خمار تو
غمهـــــای دل ما را بهتر کـــه نمیدانـی
مهمانِ تـو ام امشب، بنشین و تماشا کن
این حــــــال پریشان را، در اوّلِ مهمانی
بیرون زِ مکانــم من،بیرون زِ هیاهوهــا
بیخود شــده از خویشم، در مسندحیرانـی
میچرخم و میچرخم، در گیسوی مشکینت
میرقصم و میرقصم، هنگام غـــزل خوانی
با دیدن تـــو جانا، از مرگـــــ نمیترسم
دل از کف من بردی، چون برق به آسانی
غمهــا همه سر رفتن، دنیا همه زیبـا شد
وقتی که تو را دیدم، در آن شـب بارانـی
بخت من سرگردان همراه تـو روشن شد
در ظلمت شبهایم المــاس درخشــ.انی
……………………..
Ali… Senator.. D.. R
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
مرداد 31, 1401
مهمانِ تـو ام امشب، بنشین و تماشا کن
این حــــــال پریشان را، در اوّلِ مهمانی
👏👏👏
درودها🌷🌹
پاسخ
مرداد 31, 1401
سلام
ممنون از حضور شما
زنده باشید و پایدار
🌹🌷🌺
رفت و هر روز خودم را به خودم می بازم
رفت و من ماندم و شب های بد تو در تو
این غم انگیز ترین زاویه ی عشق من است
این که من عاشق او بودم و او عاشق او
پاسخ
مرداد 31, 1401
درود دیگر بار
عالی هستید👏👏
پاسخ
مرداد 31, 1401
درود بانو
کوتاهی منو ببخشید در جواب بعضی از کامنت ها که بی پاسخ مونده… بزرگواری شما و دوستان دیگر همیشه برایم روشن و در بین شما بودن بزرگترین افتخار بنده است….
🌹
درک افتادنم از هر کابوس
پشت هر صورتکِ بدبختم
خوردن قرص شبانگاهی من
بعدِ زنجیر شدن بر تختم
من زنجیری و بی حوصلگی
من زنجیری دور از آدم
من روانیِ جهانی سوم
از بلندای خـــرد افتادم
پر سرگیجه شدم در مغزم
منجمد میشوم از تابستان
قهوه مینوشم و هی میخندم
کنج تنهـــــایی تیمارستان
پاسخ
مرداد 31, 1401
درود ها برشما
وزن زیبا شعر زیبا شاعرش هم خوشرو🌺🌺🌺🌸🌸🌸
پاسخ
مرداد 31, 1401
سلام.
زنده باشید و پایدار
ممنون از شما بابت حضورتان
🌺🌷
از آدمی که توی آینه هست
از این غریبه سخت میترسم
من خیلی وقته خنده یادم نیست
از آدم خوشبخت، میترســـم
پاسخ
مرداد 31, 1401
درود بر شما
زیبا سروده اید و شور انگیز.
🙏🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 31, 1401
سلام
ممنون از حضور شما
زنده باشید و پایدار
🌷🌺
پاسخ
شهریور 2, 1401
هزاران درود دستمریزاد
شاعر فرزانه
عاااااالی🍃🌹
پاسخ
شهریور 2, 1401
سلام
ممنون از شما
ولی شاعر فرزانه….
باید آشنا باشید شما..
در هر صورت ممنون بابت حضور شما..
🌷🌷🌷
رفت و هر روز خودم را به خودم میبازم
رفت و من ماندم و شبهای بد تو در تو
این غم انگیز ترین زاویه ی عشق من است
اینکه من عاشق او بودم و او عاشق او
پاسخ
بستن فرم