🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
صبح هماندم که با تبسم خور شید
جلوه کند در قلوب پر تو امید
می گذرم از کنار کوچه شتا بان
می رسم آنجا به وعده گاه خیا بان
جاده پر از خاطرات من نگرانش
نبض مرا تند می کند هیجانش
هیچ زیادم نرفت آه… چه دیده ست
هیچ زیادم نرفت او چه شنیده ست
در همه ساعت مرا نکرده فراموش
سر زنش تلخ هیچ کس نکنم گوش
غیر غمش در دلم نصیب ندارم
ملتهبم طاقت شکیب ندارم
له شدم از پیچ وتاب موج تلا طم
ساحل امنی کجاست گم شده ام گم
تا نکند گیر وداربی ثمر الغوث
شعله فرو زد به جان خشک و تر الغوث
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
فروردین 21, 1398
درودها جناب انصاری
همیشه خواندن از قلم شما دلنشین و زیبا است
شادکام و نویسان باشید🌹🌹🌹🌹🌹
فروردین 21, 1398
سلام و درود استاد بزرگوارم
بسیار زیبا
درپناه خدا
🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹🌹🌿🌿🌿🌿
اردیبهشت 7, 1398
درودتان
احسنت
موفق باشید
🌹🌹🌹🌹
👏👏👏👏👏
اردیبهشت 16, 1398
سلام بر شاعر فرهیخته استاد انصاری عزیز
به یاری پروردگار پاک بر آن شدیم که انجمنی ادیبانه و شاعرانه در فضای مجازی بنا کنیم تا ارتباط دوستان شاعر با یکدیگر بیشتر و بیشتر شود و همه از تجارب و آثار هم بهرمند شوند.
وظیفه دارم از حضرتعالی برای عضویت و انتشار آثار فاخرتان در وبلاگ انجمن(انوشا مخفف انجمن نیسندگان و شاعران ایران)دعوت بعمل آورم.
حضورتان غنیمتی است که ما را در ادامۀ راه امیدوار و مصمم تر می کند.:
anoosha.blogfa.com
مقدمتان گلباران
اردیبهشت 20, 1398
سلام و درود
بسیار زیباست🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اردیبهشت 30, 1398
سلام و درود
دریای غم ساحل ندارد …
له شدم از پیچ وتاب موج تلا طم
ساحل امنی کجاست گم شده ام گم
زیباست
دستمریزاد
🌷🌸🌸🌸🌷