عطسه ی قبل سفر

درود بر شما …

درود بر سوگندعزیز…

زیبا قلم زده ای نازنین ….

درپناه یزدان پاک   سرت سبز و دلت شاد

سلام سوگند عزیز

احساس در وجود نازک تر از برگ گل تو غوغا می کند

من که از دیر باز با اشعار شما آشنا هستم خوب میدانم چقدر زلال و مهربانی

شک نکن عزیز جانی

در پناه خدا شاد زی

زن دل باختــــه ی دل مرده

گوش کن زنگ خطر یعنی این

صبر کن گریه به پایان برسد

عطسه ی قبل سفر  یعنی این

همیشه به این فکر می کنم که واقعا از دامن زن مرد به معراج می رود

احساس لطیفی  در اشعار پاکتان موج می زند

درود های فراوان نثارتان بانو سوگند مهربانم

لذت می برم از اشعار زیبایتان بانوی گرانقدرم

سر بلندتر از همیشه مثل سرو ناز سر سبز و زنده بمانید به مهر و عشق

سلام خواهرم و درود بر شما

باید جنوبی باشی تا معنی عطسهء قبل از سفر را بفهمی

جنوب سفر مقدّسه.اینجا سفر فقط رفتن نیست.خیلیها زندگیشون یعنی سفر.عمرشون خلاصه میشه در سفر.روزیشون ختم میشه به سفر.

الهی هیچ چشم به راهی چشمش به در نمونه

زیبا بود خواهر

آفرین بر شما

سلام سوگند عزیزم

بسیار عالی

مرحبا

سلام سوگندم

خوبی جانانم

خوشی عزیزم

با این دل قشنگ نوشتن خوب قشنگی هم میاره

همیشه زندگی قشنگت غرق عشق و محبت و دوستی و راستی باشه

اره دل قشنگ درکنار عزیزانت

سربلند باشی مهربون

تا زیبانگاری کنی من

بخونم و. بخونم. شاید یه روزی منم نویسنده ی شعر بشم خدارو چه  دیدی

درود بر شما نویسا باشی گلم زیبابود

درود

سلام!

کوچولو و خوشمزه یعنی این! 

درود بانو

بسیار زیبا سروده ای دست مریزاد

درودها گرامی

سروده ای سرشار احساسی ناب و مواج

کوتاه و زیبا و بکر و القاگر

قلمتان همواره رقصان