🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 فریادِ وجدان

(ثبت: 273) آذر 4, 1394 

می کنم نظم پریشان را ز چشمانت سوال
شایداز آن بینش روشن بگیرم اعتدال
هر چه کتمانت کنم فریاد و جدانم تویی
هر چه رد کردم تو را بیرون نرفتی ازخیال
لحظه ای طوفانی و یکدم نسیم نا فذی
لاله ی دشت جنوبی یا گل سرخ شمال
رعد و برق ات شعله زد دشت شب خاموش را
با کر و با کور شا ید داشتی جنگ و جدال
وای از تفهیم کر فریاد از تصویر کور
سخت ناسازست تفسیر سخن با لفظ لال
داغ خور شید از تو یخ زد قلب یخ آتش گرفت
گشت مرداب از نگاه نافذت آب زلال
من سرود وصل میخوانم اگر چه در فراق
من هنوزم ماه می بینم به تصویر هلال
گوشمالی می دهی من را به جرم عاشقی?
به به از لطفت که لذت می بردم از گوشمال

نظرها
  1. عسل رادمنش

    آذر 4, 1394

    درود بر شما

    زیباست

  2. سوگند صفا

    آذر 5, 1394

    سلام و عرض ادب و احترام…

    قلم تان را می پرستم و دوست دارم اشعار تان را بی نهایت ، استاد بزرگوار..

    برقرار باشید

    در پناه حق

  3. سلام و عرض ادب شاعر پیشکسوت جناب استاد خادمیان

    بسیار زیبا و پرمحتواست 

    سپاس:

  4. نگار حسن زاده

    آذر 6, 1394

    سلام و عرض احترام استاد بزرگوارم

    بسیار عالی بود

    می آموزم در محضرتون

    سپاس

  5. سلام استاد خادمیان عزیز

    می آموزم در محضرتون

    واقعا عالیست 

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا