🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 لیلیتِ بد

(ثبت: 253106) آبان 24, 1401 
لیلیتِ بد

 

تا کجا در میانتان شاید…

تا کجا از نگاهتان باید…

بشنوم بوقِ ممتدِ شعرِ

دختری که بداهه می‌زاید

دختری که تمامِ الفاظش

فحشِ ناموسی و ادابازی‌ست

دستِ‌کم پایِ صورتِ شعرش

جایِ امضایِ افسرِ نازی‌ست

دختری که غلط قلم مو را

رویِ بومِ ترانه بو کرده

جایِ رنگِ ستاره هر شب او

کفنِ ماه را رفو کرده

دختری که مغازه‌ٔ چشمش

تا خرید و فروشِ می می‌کرد

آخرین لقمه‌هایِ دفتر را

بی خجالت همیشه قی می‌کرد

دختری که درونِ بتخانه

پیکرش را خطِ خطا می‌خورد

آبرویِ نجابتِ گُل را

پیشِ مردانِ اجنبی می‌بُرد

دختری که علاوه بر قلبش

قلمش قالبش سیاهی هست

سیبِ کرمویِ غافل از قبله

زیرِ دندانِ هر گناهی هست

دخترِ شخصِ اوّلِ منظور

تور انداخت از برایِ من

خاک بر سر ولی نمی‌دانست

نفروشم دلم به زاغ و زغن

 

ـــــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضا لاهیجی
ساکوتی.هند
ـــــــــــــــــــــــ

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):