🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مأوای امن

(ثبت: 258210) فروردین 20, 1402 

 

مرا خواندی !!!
زیر رگبار حزن انگیز ماتم روزگارت؛
با قلبی مچاله، چشمان سیل زده و روحی صاعقه زده
در استیصالی وصف ناشدنی که تابوت بر دوش می کشید!
نیازت برای خاکی حاصلخیز را از انعکاس صدای حزینت به گوش جان شنیدم
تو چون کودک زیر آوار مانده؛ به دامان من گریختی!!!
تنها جرعه ی حیات از بین انگشتان لرزانت بر خاک وجودم افتاد
و جوانه زد در هر دم بر آوردن؛ زیر آفتاب سوزان محبت…
شوق رویش دوباره ی
امید
ملودی زیبایی نواخت از جنس نوازش دزدانه ی سر انگشتان محتاج سیراب شدنت از لذت مأمن سر سپردگی…
رقص انگشتانت میان خرمن مواج گیسوانم؛ گره خورد به تارو پود غربتم!
و زدود زنگار این نفرین
اکنون در اقیانوس محبت شناورم!!!
قلب تو آشیان من است؛
ای مأوای امن من

 

(تیرماه ۱۳۹۹)

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    فروردین 20, 1402

    سلام ودرود

    و سلام و درودی دیگر بر آنکه او را چنین ستوده ای :

    رقص انگشتانت میان خرمن مواج گیسوانم؛ گره خورد به تارو پود غربتم!
    و زدود زنگار این نفرین
    اکنون در اقیانوس محبت شناورم!!!
    قلب تو آشیان من است؛
    ای مأوای امن من

    خداوند سایه مهرش را از سر دخترم نگیرد.

    در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱

  2. علی معصومی

    فروردین 20, 1402

    🌿💐👏👏👏👏👏
    درودها بر شما

  3. غلامحسین جمعی

    فروردین 21, 1402

    درود و سپاس بزرگوار

    دستمریزاد عزیز زیبا و با ارزش است گرامی

    🙏🙏🙏🙏🙏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا