🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مادر مُرد از بس که جان ندارد!

(ثبت: 266901) دی 20, 1402 
مادر مُرد از بس که جان ندارد!

طبقِ معمول
علی‌حده زیبا بود
دنیا دورادورش سجاده پهن
دعـــا شُکوفا
دعوت می‌کرد هم‌تاب و توانِ عشق
فرشتگانِ راستی را
به استثنایی‌ترین آسمانِ پاک!

خاطرخواهش بود آفتاب
بوطیقایِ عطوفتِ باران
موسیقیِ نسیمِ شمال
وَ طغرایِ هر قلم که در داستان دست داشت
شاعر بود
وَ شیرین‌دل!

مادر رفت
خوابید ساعت
خشکید چشمِ سماور
وَ جای‌جایِ خانه بجایِ طعمِ ماه
بویِ نایِ تابوت گرفت!

صبح و نیم‌روزِ بعد و من‌بعد
عشق دیگر نیمرویِ خورشید
_ لبخندِ خوشبختی نپخت
بلعید ازدحامِ قوطیِ کنسرو گوشوارهٔ گوشمان را
وَ ما نیز بی آئینِ آیینه
رفتیم به‌ســراغِ سروقتِ غبغبِ غم‌
مثلاً حتّیٰ رنگِ سیاهِ لباسِ شعرِ سپیدمان
به‌دردِ هیچ‌کس
هیچ‌چیز نخورد!

ـــــــــــــــــــــــ
سیّدمحمّدرضا لاهیجی
ساکوتی. هند. دهلی‌نو
ـــــــــــــــــــــــ

 

 

 

نظرها
  1. صفا یغمایی

    دی 20, 1402

    درودتان استاد
    بسیارزیبا ودلنشین سروده‌اید.
    روح تمام مادرانی‌که آسمانی شده‌اند
    درآرامش ابدی باشدان‌شاءالله وسایه‌ی
    مادران درقیدحیات مستدام.
    🌺🌺🌺

  2. درودهاعالی مقام
    بی تعارف شعر بسیار زیبایی است
    بابت اشتراک افکارتان، سپاس

  3. درود بر شما استاد لاهیجی
    خداوند روح پدر ومادر عزیزتان را شاد فرماید .
    بسبار سروده ی زیبا و نغزی در وصف مادر خواندیم.همیشه شاد و سلامت باشید .
    واقعا آدم حظ می برد🌺🌸🌺🌸💐💐💐🙏🙏❤️❤️

  4. درود بر شما استاد
    روحشان قرین رحمت🌺🌺🌺