🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مثنوی درد 9

(ثبت: 244837) بهمن 8, 1400 

 

عالمان , تا کی سکوت بر دیو و دد جایز شده ؟
خون محرومان درون شیشه ها وارد شده
پس چرا زنجیر بر پاها و دستها بسته اید ؟
تا به کی مُهر سکوت و صبر بر لب بسته اید ؟
این چه دینی ست که همه از بودنش سر می زنند ؟
این چه آئینی ست که زندانی از آن پَر می زند ؟
کو عدالت پیشگی بر مردمی دلپاک و خوب ؟
کو عملکردی که نامردان بسوزند مثل چوب ؟
تا به کی دور تسلسل بر حقایق می زنید ؟
اینهمه حرف از اصول و عرف و قرآن می زنید ؟
درسهاتان خطی از انصاف در خود دیده است ؟
سفره های مردم محروم طعامی دیده است ؟

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. سیاوش آزاد

    بهمن 8, 1400

    سلام عالمان به وسع خویش مشغولند حال برخی عامل نیستند کلیت کار عالمان را زیر سوال نمی برد برخی از مشکلات ناشی از تنگناهای تاریخی است که گرفتارش هستیم و گذر از آنها آسان نیست

    • سلام
      وقتى مى گوئيم راههاى كشور خرابه و تصادفات منجر به كشته شدن و معلوليت مى شود ، منظورمان اتوبانها نيستند كه طراحى و ساخت آن بر اصول منطقى استوار شده
      در مورد عالمان و مسولين و صاحب منصبان نيز همينطور است
      و متاسفانه قاعده اى كه مى بايست اكثرا عليه السلام باشند ، به كجى گام برداشته اند و ما امروز نتايج مطلوب نگرفته ايم بخاطر اپيدمى حداكثرى در ناراستى هاست كه شامل اكثريت صنف ها شده است و ما شاهد حجم عظيمى از نابسامانى در همه ى شئون زيستى هستيم
      بطور مثال :
      حقوق حداقلى و حداكثرى در جامعه ى ما چگونه است ؟
      پائين ترين حقوق متعلق به يك كارگر حدود سه تا چهار ميليون كه فقط اجاره بهاى اوست و ديگر چيزى براى درمان و خوراك خود و خانواده ندارد و روزى هشت ساعت كار مى كند چه رسد به تفريح و ساير مايحتاج كارگر و حقوق حداكثرى به ميزان پنجاه ميليون و بيشتر و جالبتر اينكه عالمان نه مى بينند و نه مى گويند و نه اعمال نفوذ مى كنند و شكاف طبقاتى بيداد كرده و ارزشهاى انسانى و اسلامى در اضمحلال است و عدالت از اين جامعه رخت بربسته و ما دلخوشيم كه همه چيز سر جايش قرار دارد و دهها مورد ديگر …….

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا