🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مجموعه چامک 16

(ثبت: 210439) خرداد 13, 1398 
مجموعه چامک 16

💠 بی تو…
گیرم که آفتاب بر آید
و از لقاح با افق
در سایه روشن سحر، صبح را بزاید
مرا چه سود!؟
بی تو همه روزهایم
تاریک است.

💠 باران چشمانم:
چتر چکارم می آید!؟
وقتی که باران
از چشمانم می بارد!!!

💠 سیل:
باران که از نگاهت بارید
تمامِ خاطراتم را
سیل برد

💠 تنهایی مترسک:
کلاغ از مزرعه رفت
و گونه های مترسک
از اشک تنهایی خیس شد

💠 تنهایی اتاق:
چشمهایم در قاب پنجره
هر روز خیره می ماند
به انتهای کوچه
– دلم آمدنت را گواهی میدهد!
اتاق این را می گوید!!!

سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

 

 

 

 

نظرها
  1. طارق خراسانی

    خرداد 13, 1398

    سلام و درود

    این نقش خیال تو چه زیباست

    دلمریزاد

    چتر ، به چکارم آید!؟
    وقتی که باران
    از چشمانم می بارد!!

    در پناه خدا 🙏👏👏👏👏🌿

    • زانا کوردستانی

      خرداد 13, 1398

      درود بر شما استاد طارق عزیز

      سپاسگزارم از توجه شما

      🌹🌷🌺🌸

      سپاس از حضورتان

      🌹🌷🌺🌸

      شادکام باشید

      🌹🌷🌺🌸

  2. ولی اله بایبوردی

    خرداد 13, 1398

    سلام درود

    دستمریزاد

    یاد آور شب آبستن است ای برادر به روز

    🌿🌷🌸🌸🌺🌸🌸🌷🌿

    • زانا کوردستانی

      خرداد 14, 1398

      درود استاد بایبوردی

      سپاسگزارم از توجه شما

      در پناه حق

      🌹🌷🌺🌸

      🌹🌷🌺🌸

      🌹🌷🌺🌸

      در پناه خدا شادکام باشید

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا