🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نه کسی و نه چشمی مانده به راهم
خیال پیرهن یوسف برده به چاهم
فراقت سالهاست برده چشمان من
به خیالم میگذری ومن مرده به راهم
کور شده باز حلقه تصویر تو در ذهن من
پسرم بازچشم من اینجا منظربرده مصرم
چون تو آیی ، رود قحطی،آید نور چشمان
تا مسأله تعبیر شود دیدم زنده به چاهم
سعیداعظامی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
شهریور 8, 1398
مانا باشیدو موفق💐
پاسخ
شهریور 8, 1398
سلام و درود
زیباست
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
شهریور 9, 1398
سلام و عرض ادب
آقای اعظامی آیا وزن این شعر درست است؟ به نظر این حقیر بهتر است به کسی که وزن بلد است نشان دهید این کار را.
جسارتا
پاسخ
دی 16, 1398
اصلآ نتونستم با این شعر ارتباط برقرار کنم
وزن که احتمالا نداره و به کلاسیک نمیخوره
چون تو آیی رود قحطی آید نور چشمان
با پوزش ولی بازنویسی کنین
پاسخ
بستن فرم