🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مهر

(ثبت: 239295) خرداد 11, 1400 
مهر

 

از صبوري او در شگفتم
كه هر روز مي آيد
و با پرتوي از رنگ هاي جادویی اش خواب را از چشمان من مي زدايد.
از دادِ او بيدادِ روزگار محو مي شود
و با طلوعش تن پژمرده ام
طروات مي گيرد.

هر صبح با سرانگشتان افسونگرش
پلك هاي بسته‌ی مرا مي گشايد،
و آن گاه آسماني به رنگ خدا
در چشم های من موج مي زند
و از امواج سحر انگيزش
تمام حجم من از زندگي
سرشار می شود.

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا