🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هوای خلوت شب های تار….می ترسم
فرار را بدهم بر قرار…؟! می ترسم
صدای پای تو در کوچه ها نمی پیچد
من از نیامدنت بی شمار می ترسم
شبیه مرغ قفس در خودم زمین گیرم
و از اسارت در یک حصار می ترسم
اشاره ای کن و رد شو قسم به چشمانت
که از اشاره ی چشمان یار می ترسم
“من از دیار حبیب” آمدم به کوی رقیب
به عاشقی بشود دل دچار ….می ترسم
عبور کن به هوایت ترانه می خوانم
و از سر آمدن انتظار …می ترسم…..
معصومه بیرانوند
دی ماه ۱۴۰۱
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
دی 10, 1401
صدای پای تو در کوچه ها نمی پیچد
من از نیامدنت بی شمار می ترسم
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
درود بر شما استاد گرامی بانو بیرانوند
زیبا و دلنشین
لذت بردم از شعر پاکتان
زنده باشید به مهر
💐💐💐💐💐
🌺🌸🌺🌸
🌿🌿🌿
👏👏
پاسخ
دی 10, 1401
سلام و درود بر شما
خیلی ممنونم
بی شک شایسته ی لقب استاد نیستم و در محضر اساتیدی چون شما شاگردی می کنم
ممنونم از حضورتون
پاسخ
دی 10, 1401
سلام و درود
احسنت
پاسخ
دی 10, 1401
سلام و درود بر شما
ممنونم از حضور و نظر لطفتون
پاسخ
دی 10, 1401
سلام
أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
پاسخ
دی 10, 1401
سلام و درود بر شما
پاسخ
دی 10, 1401
سلام
بسیار زیبا
لذت بردم
در پناه خدا🌿👏👏👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
دی 10, 1401
سلام و سپاس
پاسخ
دی 11, 1401
درود بر شما 🌹🌹
پاسخ
دی 11, 1401
سلام و درود بر شما
پاسخ
بستن فرم