🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 می شمارم

(ثبت: 226146) اردیبهشت 14, 1399 

 

شب ها ز یادت اختر غم می شمارم
با هر نفس آهی دمادم می شمارم

در اشتیاق نرگس چشمان مستت
عطر تو را از بوی مریم می شمارم

صد آسمان را با نگاهت می شماری
من هم ز دیده اشک نم نم می شمارم

امروز و فردا میکنی دیدار خود را
شاید نمی دانی که دارم می شمارم

دل خستگان شهر تو بسیار هستند
آوارگانی را که کم کم می شمارم

زآن شب که گفتی صبح نزدیکست آری¤
روز و شبم را غرق ماتم می شمارم

چیزی نمانده طی شود فصل جدایی
این روزهایی را که من هم می شمارم

¤الیس الصبح بقریب؟

 

 

 

 

نظرها
  1. امیر جلالی

    اردیبهشت 14, 1399

    ابتدا خواننده با خواندن اولین مصرع ، حال و هوایی از عشق زمینی در سرش دور می زند اما هر چه به انتهای اثر زیبای شما نزدیک می شویم حسی آسمانی برایمان تداعی می گردد. بسیار ارزشمند بود و بیاد ماندنی … درود بر شما

  2. رسول رشیدی راد

    اردیبهشت 16, 1399

    با سلام و درود مجدد خدمت شما آقای معصومی عزیز
    زیبابود
    اجرکم عندا…
    🌹🌹🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا