🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
می گذارم سر به روى بستر تنهایی ات
تا ببینم صورتت را با همه زیبایی ات
جاى با هم بودن و بوسیدن لبهاى تو
همچنان محو تو گردم با دل شیدایی ات
از زمین تا آسمان و از کران تا بی کران
می شود عالم اسیر چهره ى لیلایی ات
غرق در موج نگاهت می شوم یک دم بخند
در شرابم مست کن با خنده ى رویایی ات
آن صدای دلنشینت تا شد آهنگ دلم
بیخود از خود میشوم با نغمه ی لالایی ات
چون گلستان آتشِ نمرود از عشقت شود
کِی بسوزد عاشقی از شعله ی رسوایی ات
این غزل تقدیم چشم دلربایت مهربان
تا نشیند گوشه ای از آن دلِ دریایی ات
#یاسررشیدپور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
شهریور 2, 1398
سلام
زیبا و دل نواز سرودید
لذت بردم از شعر خوبتان جناب استاد رشید پور گرمی
درود هااااااا
💐💐💐
پاسخ
شهریور 5, 1398
سلام و عرض ادب استاد
گرانقدر
بنده شاگردم قربان
بی نهایت سپاس از لطفتان
پاینده باشید به مهر
🌹🌷🌺🌸🌸💐🌿🌿🍃🌹🌷
🌷🌺🌸🌸🌹🌷🌺🌺🍃🍃🌿💐
پاسخ
شهریور 2, 1398
درود و ارادت
جناب رشید پور نازنین
🌿👏👏👏👏👏
بسیار زیباست
لذت بردم
…
یک پیشنهاد: اگرچه همیشه حق با سراینده است
در مصرع دوم از بیت چهارم
بجای کلمه غرق، کلمه مست را جای گزین فرمائید
زیرا هم از تکرار کلمه غرق پرهیز میشود
و نیز از نظر معنا و تجانس کلمات نزدیکتر به هم خواهند بود.
🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 5, 1398
سلام و عرض ادب جناب معصومی گرانقدر
بی نهایت سپاس از لطفتان
بله حتما ویرایش میکنم تشکر فراوان
پاینده باشید به مهر
🌹🌷🌺🌸🌸💐🌿🌿🍃🌹🌷
🌷🌺🌸🌸🌹🌷🌺🌺🍃🍃🌿💐
پاسخ
بستن فرم