🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
جمله یک جمعه در راه بود
رسید تا به تو
دستورِ زبانِ هفتشنبه شد!
ـــــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضا لاهیجی
ساکوتی.هند
ـــــــــــــــــــــــ
پ ن:
سالها جمله را در نخِ تسبیحِ جمعــه کردم و به او هدیه دادم، او که جایِ لبخندش بر گونهٔ پونه سرخ بود و ســرو از ردِّ پایش بر پا میایستـاد، اکنون او نیست و زندگی مــانده از زیست!
قسم به جانِ گیلان که دیگر ریرا ندارد، نخِ تسبیحِ جمعه بی استخاره پاره شـد و از تالاب تا دریا حالا میدانند چـرا با صد شعبه چشم اشک کم آوردهام!
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
بستن فرم