🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تاب دهی تو موی خود ، دل بکشی به سوی خود
سوسن و یاس و نسترن ، مست کنی ز بوی خود
شمع میان مجلسی ، رونق کار مفلسی
ماه من از کمین درآ ، نور بده ز روی خود
وه که چه ناز می روی در دل بی نوای من
خون شده قلب زار من ، رفت به جستجوی خود
من چو غزال تشنه ای عشق تو را طلب کنم
آب ز شرم موج زلف ، باز رود به جوی خود
عکس تو بین عاشقان ، دست به دست می شود
بس که میان عاشقان ، باز کنی تو موی خود
شهر به شهر می رود ، قصه ی ناوک نگاه
ساقی شهر ما دگر، می شکند سبوی خود
وصف تو بس زیاده شد ، مست ز بوی باده شد
عاشق بی دلی که او ، پای نهد به کوی خود
از چه ” نوا ” تو می دهی ، شرح نگاه دلبرت
راه نمی دهد تو را ، آن که به گفت و گوی خود
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
مرداد 22, 1399
👏👏👏👏👏🌿
بسیار زیباست
پاسخ
مرداد 23, 1399
سلام و درود
سپاس از حضورتان🌸
پاسخ
مرداد 22, 1399
درود و عرض ادب
بسیار عالی است👌👌👌
پاسخ
مرداد 23, 1399
سلام و درود🌸🌺
شادکام باشید
پاسخ
مرداد 22, 1399
سلام و عرض ادب
بسیار زیباست
🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 23, 1399
درود فراوان
سپاسگزارم🙏
پاسخ
مرداد 23, 1399
ضربی وخوش آهنگ ودلنشین
پاسخ
مرداد 23, 1399
سپاس از توجه شما
در پناه خدا🌺
پاسخ
مرداد 23, 1399
سلام
بسیار عالی👏👏👏
پاسخ
مرداد 23, 1399
سلام و درود
سپاس از حضورتان🌺🌸
پاسخ
مرداد 25, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم