🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ناگهان

(ثبت: 217506) آبان 15, 1398 
ناگهان

با بال ناگهان
می پرد
از گاهی به گاه
این خسته جان نگاه
آتش گرفته ، شعله ور
پیچیده در دود الود آه
پشت پلکها
انبوه ابر بارانزا
هی دوبال زخمی
خط امید می کشند بر بوم هوا
حسّی بیقرار
نسخه نوید می پیچد برای خویش
عکس شهری از باور و بلوغ را
در انتهای جاده بر خط سپید
ستاره سهمش را
از روشنان نگاه
تبسمی به تاری از سرگردانی زمین می داد
ماه مهتاب می زد به کبودی زیر چشم
و
اما
ازفرط فاصله و فصول
این خورشید بود که عاشقش بودم
به اینهمه
زیبایی و زیور و نور که
بر گیسوان آشفتگی می زد و بود
هر تار مویش به هر دیجور، شفق بود
فقط
فرعونی باید می رفت…
در مقبوررررررررررر
در سیاه ترین موم و دخمه ترین نمور
در عبرت قرون
وای چقدراستخوان باید می شکست!
تا ” آن ”
تا آنِ خورشید ، تا رخ می نمود
آنگاهم گاه بود
پنجره در بر نفس می رقصید
دیوار لگد می شد زیر پایان و رقصانهای نور
با آغوشی پر از گلبنان امید
فردا امروز بود
و من
اگر این نباشم
می می ی ی ی ی رررررم…
به تیز هرگاه
می میرم…

 

 

 

 

نظرها
  1. ولی اله بایبوردی

    آبان 15, 1398

    درودها

    استاد ارجمند

    دستمریزاد

    تقدیمی : 🌸

    دل به حیرانی طلب رحمت از او
    رحمتی از او طلب ، بی گفتگو

    شرح حالم را ، نگویم بر کسی
    گر به ایمایی ، دهم شرحی نکو

    ولی اله بایبوردی

    15 / 08 / 1398

    🍃🌹🌷🌺🌷🌹🍃

    • اکبر رشنو

      آبان 15, 1398

      سلام
      بر استاد عزیز

      سپاس از حضور ارجمند
      وشعر ارزشمدترتون

      سلامت و سرفراز بمانید

      و 🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃

  2. مینا یارعلی زاده

    آبان 15, 1398

    درود بر استاد رشنو گرانقدر
    خوش آهنگ شعری سراسر شور و شعور
    درود بر دست و قلمتان
    سروده هایتان فاخرند و درخور، برای شاگردانی چون من همواره حس غبطه و ستایش را به ارمغان می آورید
    بدرخشید و زنده باشید
    در پناه حق
    🌷🌷🌷🌿🍀🌿🌷🌷🌷

    • اکبر رشنو

      آبان 15, 1398

      سرکار بانو

      درودتان

      سپاس از حضور ارزشمند و

      همراهیتون

      و ممنون از حسن و دقت نظر تان

      همیشه باشید به مهر ونیکویی نگاه با الطاف خداوند عزیز

      و🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

  3. مينا امينی

    آبان 15, 1398

    درودها استاد رشنو بزرگوار
    سپاس از اشتراک گذاری
    مانا باشید به مهر 💐🙏

  4. علی معصومی

    آذر 29, 1398

    درود و ارادت
    “با آغوش پر از گلبانگ امید…”
    و
    یلدایی که به بلندای عشق
    دانه دانه خواهد شد
    چون اناری سرخ
    در منظومه ی بی بدیل محبت
    تا روزهای سرد
    قد بکشند به آنسوی
    چینه های زمستان
    به تماشای بهاری که
    در راه است…
    🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا