🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نیستی

(ثبت: 239266) خرداد 3, 1400 
نیستی

 

نیستی
زمان ، عجیب نمی گذرد!
سکوت چه چهه میزند
و نور
پِرت پِرتی به رسم ادب
پرنده حوالی ما
نغمه هایش دگر دل انگیز نیست
صدا شُر شُر رودخانه هم
اثرش ، داروی تسکین نیست
ماهیانی کوچک و رنگارنگ
افسوس ، تماشایشان دل انگیز نیست
جانی به تمنای گیاهان نمانده
در خانه بالایی ده ، باغ گلی نیست
چندی است تهی گشته ز هر ایده ای ذهنم
اینجا بجز از قحطی و خشکی حَصلی نیست
در رسته عطار دلم صاحب حُجره است
از عِطر تو ای جآن ، اثری جز نَفَس ات نیست
شرطی شده ام در پی آهنگ صدایت
نایی بزن ای عشق ، سویی به دو چَشم نیست
پیشی بگرفت از پس بیداری ما خواب
دیده است که دل نیست ، خیالی شده جان نیست..

لقمان مداین

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):