![بهاره کیانی قلعه سردی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/10/PicsArt_09-22-11.58.36-scaled-e1635244415334.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
راست میگفتی به من: هرگز مرا نشناختی
بس که خود را با دورنگی و ریا پرداختی
منکه تنها دلخوشی هایم به اشعار تو بود
اینکه آنها را، تو از چشمان من میساختی
غافل از اینکه تو در هر بیت شعر دفترت
خنجـری از درد را، بر قلب خونم آختی
قبلهی من شد، دورنگیهای دنیای تو که
هر کجا جز بر نگاه عاشــق من تاختـی
داغ قلبــی که گرفتی از لب او خنده را
شد از احساسی که بر هر نازِ غیری باختی
کینه را در دفتر و دین و دل من کاشتی
عاشقــی را در دل و آغـوش او افراختی
تا که من باشم نبندم دل به احساس دلی
که در آن بازار مکّاره به راه انــداختی
بهاره_کیانی
۹۸/۱/۲۷
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
شهریور 5, 1398
احسنت👏👏👏
پاسخ
شهریور 5, 1398
سلام و احترام، فرهیختگان بزرگوار!
در حال گردآوری اشعار شاعران در قالب های جدید سروش و سه گلشن هستم
تا به خواست خدا، آنها را با ذکر نام شاعران شان، ابتدا در وبلاگ نوآوری های ادبی
و سپس اگر توفیق شد، در کتاب مستقلی منتشر نمایم.
لطفا اگر شعری در قالب تازه ی سروش ویا قالب تازه ی سه گلشن سروده اید،
برایم بفرستید. سپاس
نشانی وبلاگ نوآوری های ادبی(سروش و سه گلشن):
sorushosegolshan.blogfa.com
پاسخ
بستن فرم