🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تو را همواره می بينم
تو را چون عشق می چينم
ز جامت جرعه می نوشم
ز باغت خنده می چينم
هميشه در د لم جاری
تو را چون رود می بينم
زلال پهنه ی دريا
تو را آئينه می بينم
تو از آبشخور هستی
ز می همواره چون مستی
نسيم پهنه ی دريا
تو از طوفان همی رستی
نوای گرم عيسی وار
به جانم روح پيوستی
نگاهت عمق بينش بود
کلامت پر ز دانش بود
نفسهای تو از ايمان
درون دست تو گُل بود
هميشه روح تو در عرش
اگرجسمت به زندان بود
مقامِ حق تو اعلا
نياز تو کمی نان بود
ز رنگارنگ دنیا را
فقط یک کلبه ات بس بود
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
دی 25, 1400
روحش شاد
پاسخ
دی 26, 1400
هزاران سپاس
پاسخ
دی 25, 1400
🌷🌷🌷
پاسخ
دی 26, 1400
بينهايت ممنونم
❤️🌹🌷سلام و درود
پاسخ
دی 26, 1400
سلام
درود برشما فرهیخته والاگوهر
عااالی💐🍀🌺👏🏻👏🏻
پاسخ
بستن فرم